گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

20- 5 در 1

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۱۸ ب.ظ

۱)  یه کیلومتر شمار به من ببندن فکر کنم از دیروز صب ساعت ۷ تا یه ساعت پیش که من اومدم خوابگاه، مسیر رفت و برگشت تا خونمون رو پیاده رفتم!!! تازه راه رفتن عادی هم نه! بدوو بدووو!!!

نزدیکای ظهر دیگه اینقد خسته و بیحال بودم که زنگ زدم کلاس ظهرمو کنسل کردم.

 

۲)  بعضی وقتها به خاطر یه بی احتیاطی کوچیک که توسط یکی دیگه اتفاق میفته کل روزت خراب میشه،

مثل امروز من!

 

۳) چرا وقتی لطفی در حق کسی میکنی فکر میکنن وظیفته!؟

 

۴) بعد از کلاس عصرم، رفتم سالن همایش،

میگماا به نظرتون مقاله دادن تو یه همایش ملی اونقدر ارزش داره که بخاطرش خودتو برای دوستات بگیری!؟؟

یکی از اساتید که ترم پیش تو دانشگاه ما تدریس میکرد اونجا بود، بخاطر اینکه من باهاش پایان نامه نگرفته بودم با من خیلی لج شده، امروزم با بچه ها با هم بودیم، جواب سلام همه رو داد و باهاشون دست داد، به جز من!!

بهم برخورد!

 

۵) یه اتفاقای نه چندان خوب هم امروز افتاد که حوصله تعریف کردنشو ندارم!!

کلا این روزها روز من نیست!

 

خدا بخیر کنه فردا و فرداها رو...

 

  • فریba

نظرات  (۵)

اینقدر موج منفی نباش دختر.........
انشاالله که همه فرداها هم خیرِ.........



نمینویسم میگن چرا نمینویسی!!
مینویسم میگن چرا منفی مینویسی!!
تکلیف منو روشن کنین!!

انشالله.
1-کیلومتر شمارو نمیدونم کجاها میفروشن...انقاب دوره حال با چاوشی قرار میذاریم روز زنی برات میخریم دروغات در بیان

2-ادمی جایزالخطاست...گذشت بخاطر همینه دیگه

3-برا اینکه عادتش دادی همش بش لطف کنی

4-اشتباه کردی دیگه.باید باش پایان نامه میگرفتی...حالا بکش

5-بیخود...حالا که گفتی باید تعریف کنی...زود
خدا بخیر میکنه.



1) انقاب نه و انقلاب!! چی شده با چاوشی جور شدی! از کی تا حالا تو هدیه بخر شدی ی!؟؟
2) نگذرم چیکار کنم!!
3) عادت خودمه این!
4) نذاشتند خب!
5) نمیگم

انشالله..
ساعت 10:23 روز سه شنبه

چقد دویدی تا حالااا؟ به عوارضی قم رسیدی یا نه میخام پذیراییا رو بدم!!

روزت پر از انرژی و خبرااای خوووب



رد کردم بابا،
بده مردیممم!!

مرسی عزیزم،
کیلومتر شمارو خوب اومدی بامزه بود

واقعا من نمیدونم چه اتفاقاتی بین فاطمه و راضیه افتاده!!! مشکوک جورن شدن باهم



فریبا امروزت از عصریش خوب شد دیگه... هیجانم داشت...کلیدم داشت



البته از متر لیزری هم میشه استفاده کرد!!

یه چیزایی پشت پرده هست که بالخره رو میشه... بعله...

اون روز کلن ن خووب بود و مخصوصا قسمت نمایشگاش. و مخصوص تر بخش تبلت!!
بوس منو نذاشتی بعد برداشتی فقط خجالت خودتو گذاشتی اینجاست کهباید بگم دست مریضااااااااددددددددددد



خوبی!!!؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند