گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

43 - گربه

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ

بَدیه خوابگاه ما میدونی چیه!؟ اینه که گربه نداره!! کوی که بودیم این مشکل رو نداشتیم، گربه و سگ بود که برا خودشون صفا میکردن!

اگه گربه داشتیم اونوقت تکلیف این غذاهایی که سلف خوابگاه میده و ما نمیخوریم روشن بود!!

الان ما موندیم و دو پرس جوجه کبااااب!!!!!! دست نخورده،

گربه ندارین شما!؟

 

  • فریba

نظرات  (۳)





میخندی ی!؟
اینجا ما پرس پرس غذا حروم میکنیم و اونوقت گربه ها در سطح شهر گرسنه ه ه

بنی آدم اعضای یکدیگرند نوشین خانوم!

از شانس بدت نسل گربه های اینجا رم منقرض کردن وگرنه یکی دو تا واسه دفات میاوردم



یزد رفتی یه چندتایی بریز تو گونی بیار!
نسل موشها زیاد میششه ها

میووووووو میوووووووووو



پیشده ه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند