گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

87 - دلتون بسوزه!

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۴۵ ب.ظ
سلاممممم

اینم اولین پست مننننن

اره جاتون خالی نخ سون خاله فریبا جات خالی دو شب پیش افطار باغ بابابزرگم یا بهتر بگم باغ بابای خاله فری بودیم... برا افطار کله پاچه داشتن هی ی ی وا ی ی من ن چه کله ای بود خدایی!...

زبون داشت این هواااا

مغز داشت چرب چرب که البته به من نرسید...

گوشتشو که دیگه نگووووو عین پنبه بود!

سیرابی داشت مثه سفره!

پاچه داشت عین فیل!

ابش هم که نگو خییییییلی خوشمزه بود

نخ سوزن با اب لیمووووو

خلاصه جای همگی خالی خیلی حال کردیم

با عرض پوزش از اونایی که حالشون بد شد یا زبون روزه دهنشون اب افتاد!


نویسنده : الهام.


  • فریba

نظرات  (۸)

خیلی دلم برای با هم بودنمون، اونم کجااا باااغ تنگ شده!!

ولی خیلی خوشحالم که اون شب رو پیشتون نبودم!!!!


همین چیزا رو میخوری که اینقد شدی!!





پاشو بیا اینقدر ناز نکن
هر کی ندونه من که میدونم اونجا فقط بخور بخر بخوابه!
خب من نخورم کی بخوره؟تازه همچین گنده هم نیستما تازه شدم قد خودت!
خجالت بکش اینقدی موندی!
آخی چقدر دلم برا باغشون و اون روزا تنگ شد...
الهام جون نمیشد حالا اینقدر ریز به ریز کله پاچه رو تشریح نمیکردی




خاله که اینجا نیست بگه خب من میگم بفرمایین !
البته راه باز جاده درااااااز...
خب بعضیا مثه خودم خوره ی کله پاچن منم خواستم دهنشون اب بیوفته از شما پوزش میطلبم!
سلام

حقا که خالت فریباس!

یعنی زبووونش به اندازه ی فریبااا بووووووووووووووووووووووود

ببخشید اون وقت نخ سوزن!!!!




سلام
اخه من کجام مثه فریه؟!با عرض پوزش از خاله ی خودم ولی من خوشگل ترم!
اره زبون گوسفند رو میگی دیگه؟اره
منظورم همون مخصوصا یا به قول برو بچ نخ سوزن!
من ازون بعضیام که خوره کله پاچن... عالی تشریحش کردی
منم دلم خواست... هم باغ هم کله




ای ول بالاخره یکی پیدا شد !!!! میسی
خب بفرمایین شام؟!...
نوشین چندبار اومده باغتون که دلش تنگ شده؟واااااااااااای بحالت فریبا اگه بیشتر همون یه بار بوده باشه و ما مطلع نباشیم...




اره... اره... من یادمه چهار پنج باری اومدن...
راضیه برو فریبا رو بکش بدو بدو داره فرار میکنه ها...
سلام نماز روزه همگی دوستان قبول همیشه وقتی عکسای اون روز تو باغا میبینم دلم خیلی میگیره وبرا اون روزا تنگ میشه خیلی خوش گذشت مخصوصا بابای مهربون فریبا که صورت خندونش بهمون امید میداد فریبا جون فک کنم باغتون جهانی شده همه اومدنوخوششون اومده باغتون برقرار وهمیشه سبز




سلام میسی
بله بله شما هم بفرمایین شام؟...
اره دیگه بابابزرگ خودمه
به خاله بدو بلیط بگیریم مجانی نفرستیشونااااااا
بازم میسی
منم مجددا شکلک را با تاکید فراوان مورد توجه قرار می دهم...
چطور تونستی تو چش اون بدبخت نیگا کنی و زبونشو بخوری!!!




تو چشمش نگاه نکردم اخه خاله ام چشمشو قبلا خورده بود
منم بدون خجالت زبونشو خوردمممممم!
من از کله پاچه متنفرمنمیدونم چطوری کله و پاچه ی یه حیوون زبون بسته رو میخورین، بیچاره گوسفند
به کله پاچشم رحم نمیشه:-)




ولی من عاشقشمممم
اینجوری...!
خب حیفه دیگه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند