گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

عصرانه!

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۴۱ ب.ظ

+ سرم داره از درد منفجر میشه،

از بس گرم بود امروز و من راه رفتم!!

از وقتی هم اومدم، نتونستم بخوابم از خستگی. راضیه هم زنگ زده بیا بریم بیرون. دختر مگه من جون سگ دارم آخه قربونت!

+ یکی از بچه ها اسمس داد بهم اگه هستی بیام ببینمت، گفتم نیستم!! ببخشید دیگه خدا دروغ گفتم ولی مجبور بودم چون اگه میگفتم هستم میومد و مطمئنا شب هم میموند و من ابدا حوصله نداشتم، اگرم راستش رو میگفتم بهش برمیخورد!! مجبور شدم دیگه!!

+ یکم سه تار زدم، بخش دوم مرغ سحر! کلاغ بهتر از من مرغ سحر رو میزنه!! والا!!

+ اتو موم رو برام اوردند، یعنی خودم رفتم گرفتم. از بیکاری نشستم موهام رو ویو کردم! خیلی هم خوشگل شد. چرا هیشکی اینجا نیست من اون یکی مدل رو روی موهاش امتحان کنم!؟ الناز  و امیرعلی تو این مواقع گزینه های مناسبی هستند!!!

خسستمه ه ه

 

  • فریba

نظرات  (۷)

این بـــــار


فقـط می گــویم:


ببیـن!


من


خستــه ام..


کمی آراممـ کــــن...


همـیـ ـ ـ ن...

پاسخ:
پاسخ:
چش چش!
آروم باش!
بذار خستگی خودم بره، چش!

سلام !
موفق باشید .

پاسخ:
پاسخ: سلام
همچنین!
وَقتے ( !!! گـِــریـﮧ !!! ) مے ڪُنے

◢ هَمـِـﮧ میگـَـטּ ولـِـش ڪُـטּ ، بـבֿآر بــآشِـﮧ

◢ اَمــّـآ وَقتے /// مےפֿـَنـــــבے ///

◢ هَمـِـﮧ میـــآטּ میگـَـטּ چے شُـבه !؟

✔ بگــُـو مـــآ ـهـَمـ « بـפֿـَنـــבیـمـ »

پاسخ:
پاسخ:
هی بابا!

نامرد!!! از من جلو زدی خوب دو سه جلسه نرفتم. بسی غبطه خوردیم

اتوی موت تو حلقم!!!!

پاسخ:
پاسخ:
من که ازت جلوتر بوووووودم! تازه این هفته جلسه اخر دستگاه ماهوووره! دلت آب

نسوزی!
الناز حالا یه چیزی! امیری که دو سانت چمن داره دیگه چطوری میخای موهاشو ویو کنی :|
ارسلان گزینه مناسب تریه ... نسبت به امیرعلی البته !!
فکر نکن خیلی دوستت دارم اومدم وبت هاااا...هی هم نظر میدم!!
نخیر از بیکاری و تشنگی زیاده :))))))))))))))))

پاسخ:
پاسخ:
اگه منم که همون دو سانت چمن امیرعلی رو هم ویو میکنم! بعله! ویدااااسه ها!
ارسلان که عاااشق اون چتریاشم من، یادته عید یه سالگیش موهاشو سیخ سیخی کرده بودیم!!؟

ول گشتن تو اینترنت وقتی روزه باشی خودش عبادت محسوب میشه! زمان پیامبر اینترنت نبود، اگر بود این فتوی رو هم میدادن!! والا!
من که افتخار اینو داشتم تکنوازی استاد فریبارو ببینمو بشنوم
آره خوشگل بود ایندفه اومدی خونمون بیار سرگرم بشیم ولی رو موهای من زیاد نمیشه حساب کنی چون چیزی ازش نمی مونه!!!ولی به جاش هرکی ازمون پرسید تابستان خود را چگونه گذرانده اید یه جواب خوب داریم

پاسخ:
پاسخ:
تکنواااااااازی!!
یه لحظه خودم رو تو تالار رودکی تصور کردم در حال اجرای برنامه!!!

میخوای بگی کل تابستون رو داشتی رو موهات کار میکردی!؟
البته من جواب بهتری برات دارم هااا! دیگه بالخره ...!
اره لامصب عجب سیخ سیخی هم شده بود
الان نمیدونم چشه اصن نمیذاره به موهاش دست بزنی!

پاسخ:
پاسخ:
اون موقع بچه بود نمیفهمید داری چیکارش میکنیم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند