گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

دوست دارم دختر باشم!

شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ

یه دختری کنارم نشسته  بود،

هیکلش از این در تو نمیاد! خوابگاهی هم بود.

داشت با مامانش صحبت میکرد در مورد اینکه چرا اون روز با من اومدی خوابگاه، نذاشتی من اون کمده رو بگیرم! چرا گفتی کمدم رو عوض کنم!؟ این کمده کوچیکه وسایلم توش جا نمیشه! نخیر، من وسایلمو چیده بودم شما گفتی ببرم اون کمد بهتره. تازه اتاقمو میخوام عوض کنم. همون اتاق اولیه بهتر بود. همونکه شما نذاشتی برم توش!

راستی مامان 30 تومن برام بفرستین میخوام برم کیف عسلیه رو بخرم. نخیر اون پولی که بابا برام میریزه هر ماه جداست! این رو باید جدا برام بریزین. من فردا شب مهمونی دعوتم کیف ندارم... "

هر چی به ذهنم فشار اوردم اصلا یادم نمیاد تو زندگیم چنین گفتگویی با خانوادم داشته باشم. کمدمو مامانم بیاد عوض کنه و در مورد اتاقم تصمیم بگیره و پول برام بریزن برم کیف عسلی بخرم و ....! اووه! خوشحالم از اینکه اونقدر مستقل بار اومدم که در مورد همه چیم خودم تصمیم میگیرم و دیگه مسئله چی باشه که من نتونم تصمیم بگیرم و با خونواده مشورت کنم. به حدی رسیدم که به خاطر یه کیف عسلی نخوام سر مامانم غر بزنم! به حدی رسیدم که پدر و مادرم با خیال راحت منو 8 سال تموم تو تهران تنها گذاشتند و من برای خودم رفتم و اومدم و بارها خوردم زمین و پا شدم تا رسیدم به اینجائی که الان هستم. بعضی وقتها از این مستقل بودن و خودکفا بودن خودم خسته میشدم، دوست میداشتم دخترونگی کنم، دوست داشتم عین بقیه دخترا برا بابا مامانم ناز بیام و جیک جیک همه چیو تعریف کنم و تا تقی به توقی بخوره زنگ بزنم های های گریه کنم! ولی از اولش بلد نبودم این چیزا رو! هر وقت هم میرفتم خونه اینقدر حرف میزدم از دانشگاه و خوابگاه و میخندیدم که همه سرسام میگرفتند و میگفتند چقدر حرف میزنی! ولی اصلا نمیتونستم وسط حرفهام بگم آره فلان روز این اتفاق هم افتاد و این جوری شد و این مشکل برام پیش اومد و ... . تا جائی که دیگه همه فکر میکردند من چقدر اینجا اوضاع رو به راهی دارم! یکسری مسائلی رو که من خیلی راحت باهاشون کنار میام برای خیلیا قابل درک نیست اصلا.

البته اینقدارم خودکفا بودن و مستقل بودن (تمام جنبه ها رو در نظر بگیرید) خیلی هم خوب نیست، اثرات جانبیش رو به وضوح میبینم!

من تقریبا طعم همه جور سختی رو چشیدم، میدونم که برای زندگی اینده م خیلی سرسخت و محکمم. به این راحتی وا نمیدم. هر چند این شرایط رو برای من خیلی سخت تر میکنه، هم انتظارا از من خیلی بالاتر میره و هم انتظار خودم از سایرین بالاتر میره، اینطور زندگی کردن چیزی بود که همیشه تو ذهنم تصور میکرد (هر چند هنوز به اون چیزی که تو ذهنمه خیلی فاصله دارم ولی خب!!

ولی با این وجود بعضی وقتها دوست دارم دختر باشم! دختری کنم... بلد نیستم ولی، از بچگی پسرونه باراومدم!!!  

(البته اون ظرافت و ریز بینی و احساسات دخترونگیم رو دارم خیلی هم زیاد!! )

  • فریba

نظرات  (۸)

ولی به نظر من تو یه دختر کامل هستی به همون مهربونی و درایت و ظرافت و کفایت و استقلال فکری (من الزاما مستقل بودن رو توی تنها زندگی کردن نمیدونم به نظر من آدم از نظر فکری باید مستقل باشه) که یه دختر کامل داره.

پاسخ:
پاسخ:
ای وای
ایشون که میگی منم؟؟؟


مرسی از نظر کامل و دقیقت. دوستان یاد بگیرن!!
منم هیچ وقت دیگران رو در غم های خودم شریک نکردم!! همیشه تنها تنها غصه خوردم ولی به قول تو اثرات بدی رو آدم میزاره!!!!!
همیشه تو غم دیگران شریک بودم و همیشه جلوی دیگران میخندیدم!!!! تو تنهاییام گریه میکردمممم! ولی اتفاقا چند روز پیش با خودم میگفتم که دلم میخاد یه بارم که شده بلند بلند گریه کنممم!!!!!
منم هیچ وقت از گرفتاریای خابگاه حتی در گیریای که با هم اتاقی داشتم هیچی نگفتم!!!! خانواده هم فکر میکنن چقدر بهم خوش گذشته!!!
پاسخ:
پاسخ:
ای بابا
خب خیلی اشتباه میکنی
چرا ما رو در غم خودت شریک نکردی
هی غماتو خودت خوردی که اینقد شدی دیگه!!
;)

گریه کن گریه قشنگه... حس خیلی خوبیه گریه کردن مخصوصا وقتی ادم تنها باشه..
به به ...........
به تو میگن یه آدم مستقل حد استقلال شناس
پاسخ:
پاسخ:
حد استقلال شناس معادل با پا از گلیم دراز نکن!
منم تا اونجایی که تونسم مستقل شدم(اهم اهم )
:)
نه که فک کنی خونه اجاره کردم نههههه!!!!
فعلا در حدی که کارای تایپی مدرسه مامی و بابایی رو میکنم پولشو اخر ماه میگیرم D:

پاسخ:
پاسخ:
الهام پول داری بدی قرض!؟

سلام دوست جونممممممممممممم
امروز بعد مدتها اومد اینجا(صداتو که ضبط کرده بودی گوش میدادم یه هو دلم تنگ شد)
خوبی ؟ راستی این حد از استقلال عالیه فقط تو یه مورد ممکنه به مشکل بربخوری، اونم اینه که نیمه ی گمشدتو سخت تر پیدا میکنی
به این دلیل که یه زن همیشه دنبال یه تکیه گاهه، وقتی خودش همیشه و همیشه تکیه گاه بوده و بیش از حد مستقل، فک کن کن طرفش باید چی باشه که بتونه دوستش داشته باشه دو نمونش اطراف من بودن یکی الی خواهرم و یکی هم دوست عزیزم(مریمی)
اونا همیشه موفق بودن، تو هم همیشه موفق خواهی بود
راستی وقت کردی اینورا بیا
تا بعددددددددددددد

پاسخ:
پاسخ:
به به
عروس خانوم،
سلامعلیکم.
اره در مورد استقلال منو تو یه بحث مفصل با هم دیگه داشتیم خونه اعضم اینا! ;)
پیدا کردن یه همراه تو این مسیر برای امثال ما وااااقعا سخته!!
امیدوارم منم بتونم مثل الهه یه رفیق خوب پیدا کنم! (یعنی اون منو پیدا کنه ! )

من همیشه سر میزنم و همیشه هم سر نظر دادن مشکل دارم با وب شما!

تو هم بیا اینوراااا
ولی به نظر من زن و مرد هردو تکیه گاه همدیگه هستند و به هیچ عنوان یه طرفه نیست!
فکر نمیکنم دوست داشتن و دوست داشته شدن ربطی به استقلال طرف داشته باشه نمیدونم شایدم من اشتباه میکنم...
پاسخ:
پاسخ:
در اینکه هر دو باید تکیه گاه هم باشیند هیچ شکی نیست، ولی خب من حس میکنم زن باید تکیه گاه عاطفی برای مرد و مرد تکیه گاهی در جایگاه قدرت برای زن باشه.
و زنی که خودش در مقام بالایی از قدرت هست، مسلما به یه ادم قویتری برای همراهی احتیاج داره.

دوست داشتن و اینا هم ربطی به استقلال نداره به نظر من. چون یه مقوله کاملا جداست و معیارهای زیادی میتونه داشته باشه و عملا هم میتونه اصلا معیاری نداشته باشه! (همون قصیه دوستت دارم بدون هیچ دلیلی!!) اما زندگی فقط دوست داشتن صرف نیست، خیلی وقتها ممکنه یه ادم رو عمیقا دوست داشته باشی ولی خب میدونی که به درد زندگی برای هم نمیخورین.
این قضیه تکیه گاه و استقلال هم مربوط به همینه. خیلی وقتها هم هست یه ادم با تجربه و مستقل و متکی به خود و همه چی تموم، اصلا لایق دوست داشتن ادمی نیست!
پس همه چی در کنار هم.

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو کامل برسونم!
چقدر میخوای حالا؟؟

پاسخ:
پاسخ:
تیتد تومن!

فریبا جون چون روحیاتتو میدونم و یه جورایی شبیه منی
به هیچ وجه نمیتونی کسی رو دوست داشته باشی که استقلالش از تو کمتر باشه
هوش و ذکاوت و فعالییتش از خودت پایینتر باشه
باید کاملا احساس کنی که یه پله از این نظرا از خودت بالاتره
باید اون آدم مرد به معنای واقعی باشه
یعنی یه آدم قوی ، مستقل، که بتونه تکیه گاه یه تکیه گاه باشه
و اینکه تو چیزایی که برات مهم و ملاکه، اگه یه کوچولو بلنگه از چشت میوفته.
من با اینکه به حد واندازه تو مستقل نیستم، اما تو این قضیه خیلی مشکل داشتم تا بالاخره..
شک نکن که کسیکه با تو خواهد بود خوشبخته
پاسخ:
پاسخ:
به به
چه توصیفات خوبی،
در اینکه کسی که با من زندگی خواهد کرد خیلی خوشبخت خواهد بود هیچ شکی نیست!! (شکلک اعتماد به نفس فوق العاده!!)

میگم
خب تو که خیلی خوب معیارای منو میدونی خب بسم الله دیگه!!
حتما باید بیام بگم!؟

راستی عروسی کی شد!؟
لباس خریدمااا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند