گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

یه اعصاب داغون!

چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ق.ظ

امروز با مدیر بحثم شد! البته من تمام وقت ساکت بودم چون اگر چیزی میگفتم بدتر میشد! عین زودپز در حال انفجار بودم، هی میرفتم جوابشو بدم باز میگفتم فریبا اروم باش . تو که اخلاق اینو میدونی. پس هیچی نگو، دوستداشتم بهش میگفتم فکر نکن چون من ساکتم و چیزی نمیگم یعنی حق با شماست! بلکه شما اینقدر بی منطق و خودرای تشریف داری که نمیشه باهاتون حرف زد!!

آدم دوست اره یه چیزی بهش بگه، عوضی! اعصابش از جای دیگه خورده اول صبحی سر بقیه خالی میکنه. جواب کم کاری خودم رو خودم باید جواب بدم، جواب اهمال کاری ایشون و سایرین رو هم باز من باید جواب بدم! 

اونقدر عصبانی بودم که یه آن تصمیم گرفتم استعفام رو بگذارم رو میز و جمع کنم برم. 

البته این تصمیم یه آنی فعلا همچنان تو ذهنم ملکه است! شاید تو این هفته یکم سرچ کنم ببینم اوضاع کاری چجوریه. با اینکه خیلی محیط کاری و گروه رو دوست دارم، ولی واقعا اخلاق آقای دکتر.ح برام غیر قابل تحمل شده! یه حرفهایی تو دلم هست اینقده دوست دارم فرصتش پیش بیاد بهش بگم که حد نداره!

میترسم روزی برسه که چنان دعوایی باهاش بکنم که بعدش دیگه روم نشه پام رو بگذارم تو گروه! البته بدمم نمیاد که این اتفاق بیفته، آخه فقط من نیستم که ازش دلخورم بقیه بچه های پروژه هم یجورایی خوششون نمیاد از برخورداش. ولی خب اونا هیچکدوم باهاش کار نمیکنند بلکه غیر مستقیم باهاش در ارتباطند، تنها کسی که مستقیم و غیر مستقیم آماج برخوردای خوب و بد ایشون هستند، من بیچاره م!

نظر شما چیه!؟ من بااین آدم چیکار کنم!!؟

دوست داشتم تو تیم مهندس.م میبیودم. هم شخصیت داره و برای اطرافیانش شخصیت قائله و هم شعورش میرسه با ادمها چجور برخورد کنه و هم اینکه قدر زحمتای ادم رو میدونه. 



  • فریba

نظرات  (۴)

میگم این دکتر ح کیه ایــــــــــــــــــــــــــــــــنقدر رو اعصابه؟
پاسخ:
پاسخ:
دکتر ح!؟ همون میز رو به روی میر دیگه!
یه وقت این کار رو نکنیا!!! یه ضربالمثلی میگه" به خاطر پشه ترک بوم نکن"
بابا همه جا این جور آدما پیدا میشن مخصوصا تو مملکت داغون ما که نخوری خوردنت!!!!! منم تو این کیش که درس میدادم یه مدیر گنده اخلاقی داشت که خیلی تبعیض میذاشت!! به آدما از روی قیافه و پزیشن خانوادگی امتیاز میداد!!! یه بار به خاطر 5 دقیقه دیر اومدن جلوی همه اینقدر ضایعم کرد که تصمیم گرفتم دیگه نرمم! اینقدر گریه میکردم! باورت نمیشه تو این شیش سال همیشه موقع رفتن به موسسه اعصابم خورده واسترس دارم! یهو میاد میشینه تو دفتر وشروع میکنه به .......
ولی من به خاطر اعتبار موسسه ی کیش اونجا رفتم و موندم( با وجود اینکه یکی از فامیامون هم موسسه داشت وخیلی اصرار داشت برم اونجا!)
خیلی خوشحالم که از مهر دیگه نمیرم!!!
پاسخ:
پاسخ:
پشه!!؟؟؟ بوووم!؟؟ بااام؟؟ شیب دار!؟
ولی گذشته از شوخی ضرب المثل قشنگی بود!

میگم عطی چقدر من و تو تو این زمینه ها تفاهم داریم!! چرا باهم ازدواج نکردیم!؟؟

بله خب منم اگر استاد دانشگاه میشدم دیگه نمیرفتم کیش!
سعی کن تحمل کنی و تا جایی که می تونی بهونه دستش ندی و کاراتو خیلی خوب انجام بدی ... بعضی آدما واقعا جنبه رئیس شدن ندارن دیگه.
پاسخ:
پاسخ:
از توصیه های خواهرانه شما متشکریم! ولی صبر آدم هم اندازه ای داره!
حدس زدم اون باشه ولی هرچی دودوتا4تا کردم دیدم اصلا به ریخت و قیافش نمیاد این جور ادمی باشه شاااااااخ در اوردم

پاسخ:
پاسخ:
کجاشو دیدی!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند