گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

نذری جات!

شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۵۹ ب.ظ

خونه دایی یه شب دیگه که دوباره نذری دارند، همه هم جمعند و دارند دعا میخوونند. زن دایی سر دیگ آش داره هم میزنه و بلند بلند دعا میکنه:

خدایا گناه های ما رو ببخش و بیامرز..... همه : آلهی آمین!

خدایا تا اون دنیا امام حسین رو حامی خودمون قرار دادیم بهمون سخت نگیر.... همه: الهی آمین!

خدایا از دنیا گذتشگانمون رو مورد رحمت خودت قرار بده..... همه : آلهی آمین!

خدایا جوونا رو سر و سامون بده، ..... همه: الهی آمین!

خدایا عمر با عزت به پدر و مادراشون بده تا سایه شون بالا سر بچه هاشون باشه..... همه: الهی آمین!

خدایا تحصیل کرده هامون یه شغل حسابی بده ..... همه در حالی که به تحصیل کرده های بی شغل نگاه میکنن، الهی آمین!

به تازه ازدواج کرده هامون خوشبختی و آرامش بده و صاحب یه بچه شون کن!!!!! ..... همه در حالی که به تازه مزدوجین نگاه میکنن الهی آمین!

به پسرای مجردمون یه زن خوب نصیب کن!.... همه در حالی که به پسرای مجرد نگاه میکنن میگن آلهی آمین!!

به دخترای مجردمون یه شوهر خوب نصیب کن.... همه در حالی که منو!!! نگاه میکنن میگن الهی آمین!! و منم نگاه به آسمون در حال سوت زدن!!:)))))))

 

۲. خونه اون یکی دایی، شب عاشورا، جمیعا ( یه بیست نفری هستیم) داریم سیب زمینی پوست میکنیم برای ناهار عزادارای ظهر عاشورا. خاله همچنان که داره سیب زمینی برای ته دیگ خورد میکنه دعا میخونه،

شفای مریضان ------- الهی آمین

عاقبت به خیری جوانان ------ الهی آمین

......

سر و سامون گرفتن دخترای مجردمون ..... من با صدای بلند " الــــــــــهــــی آمــــــــــیـــــن" J)))))))))

 

 3.      خونه دایی آش نذری داشتند شب عاشورا، مریم داره آش هم میزنه، صدام میزنه میگه فریبا چی میخوای بگو تا برات از خدا بخوام. هر چی فکر کردم هیچی به ذهنم نرسید که بخوام!!! چنین آدم قانع و بی نیازی ام من! J


4.      ولی گذشته از شوخی حالا که بحث دعا و ازدواج و اینا پیش اومد دعا کنید: فاطمه و زهرا و مائده و آمنه ازدواج کنند. 

شما چیکار دارین اینا کین!؟ دعاتون رو بکنید!!

والا!!

 

 

 

  • فریba

نظرات  (۴)

  • مریم پاییزی
  • ان شا الله فریبا عروس شه ---------------- آمیـــــــــــــــن
    پاسخ:
    پاسخ:
    بلندتر بگو!!
    قسمت سوت زدنش خیی خوب بود. حتما عینک آفتابی هم داشتی موقع سوت زدن. اصلا ناخودآگاه یاد اون شکلک یاهو افتادم که داره سوت می زنه یادته؟
    پاسخ:
    پاسخ:
    به بـــــــــــــه! ببین کی اومده، خانوم شبنم ن!
    بابا ن هم نمیذاشتی میدونستمممم
    یه دنیاست و یه شبنم دیگه! کسی نیست دیگه که!

    اما جواب کامنتت:
    دقیقاااااااااا
    ولی اون شکلکه عینک نداره که!؟ داره؟؟
    این شبنم همون شبنمیه که با هم رفتیم چیتگر؟سلاااااااااام شبنم

    پاسخ:
    پاسخ:
    آره خودشه! دیدی چقدر بزرگ شده!؟ بچه م دکترا میخونه!
    شبنم سلام کن به خاله!

    خوووب پس من چی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    مثل اینکه شبنم همیشه پایه ی چیتگر بوده در طول تاریخ
    پاسخ:
    پاسخ:
    وقتی بزرگتر نشسته جلو کوچیکتر صداش در نمیاد!
    والا!
    دختر هم دخترای قدیم!!!

    شبنم کلا پایه است برای همه چی! مثل بعضی از هم استانیاش نیست که هی برا من ... کلاس بیاد بگه من کار دارم من کار دارم!!
    والا!!

    (اصلا منظورم با مصومه نبود!!!)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    بانك اهداكنندگان غير خويشاوند