گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

بلوار و روزهای دلتنگی!

جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۱۴ ب.ظ

 عطیه هم رفت!  :(

 چقدر این هفته زود گذشت،

 کلا عمر چقدر زود داره میگذره!

 عصری رفتیم طرفای چهار راه ولیعصر . بلوار کشاورز و میدون ولیعصر و ...

 باورم نمیشد من سال قبل همین موقع اینجا زندگی میکردم و هر روز این مسیر رو اومدم و رفتم..

 باورم نمیشد از روزها و ساعتهای قشنگ و به یادموندنی که تو بلوار کشاورز و ویلا و پارک لاله با "..." داشتم دو سال گذشته..

 باورم نمیشد چهارسال پیش تو همین بلوار با بچه های ۳۰۱ میرفتیم و میومدیم و الان هر کدوممون یه گوشه ای برای خودمون داریم روزگار میگذرونیم..

 بلوار کشاورز همیشه من رو دلتنگ و غمگین میکنه!

 دلتنگ تمام کسانی که یه روز خیلی دوستشون داشتم (و هنوز هم دوستشون دارم) ولی الان ممکنه مدتها بگذره و ازشون خبری نداشته باشم.. نزدیکم نیستند که بتونم ببینمشون و ساعتی رو باهاشون بگذرونم... و حتی شاید نزدیکم هستند و نمیشه رفت دیدنشون...

 دلتنگ برای تمام خاطرات با هم بودنمون.. دلتنگ برای تمام روزهای خوبی که با دوستام داشتم...

 ساعتها و روزها و ماهها داره میگذره و دنیا داره بزرگتر و وسیعتر و پیچیده تر میشه و دنیای من داره کوچیکتر و کوچیکتر و کوچیکتر میشه .. داره به جائی میرسم که تو دنیام فقط خودمم  و خودم!

  

پی نوشت:

 آهنگ "دوستت دارم" فریدون آسرایی رو دارم گوش میدم ...

 

  • فریba

نظرات  (۶)

  • مریم پاییزی
  • :)

    فریبا این روزا خیلی از قبل احساساتی تر شدی

    پاسخ:
    پاسخ:
    جَوّه دیگه! میگیره! :)
    چیزهایی هست که نمی دانی مثل عمق دلتنگی ام که هر روز بیشتر از قبل درونش فرو می روم بی آنکه انتها داشته باشد...
    حسه عجیبیه منم بارها و بارها اینو تجربه کردم
    جای عطیه خالی نباشه ...بیا پیش من
    پاسخ:
    پاسخ:
    یعنی چی که تجربه کردی!؟ میخوای بگی من و تو تفاهم داریم! نخیر!

    من که میام پیشت ولی پیش تو پیش کسی دیگه است!
    فهمیدی چی گفتم!؟


    اتفاقا دیشب خواب این هم اتاقیت اسمش چی بود! مربوط به سنجش از دور و اینا میشدا..... اووووومم یادم اومد رادا ! عجیبه ها دیشب خواب اونو میدیدم اومده بود ایران و کلی شیطونی میکرد عین همون موقع هاش بود بعد من همش متعجب بودم که مگه اون نرفته بود خارج پس اینجا چیکار میکنه!
    تو دنیات میتونی رو منم حساب کنی
    پاسخ:
    پاسخ:
    سنجش از دور و اینااا کلی فکر کردم ببینم رادا کجاش به سنجش از دور میخورد!!

    اومده بود ایران بعد اومد پیش تو!؟ نامرد!!

    شما که تو راس اون قله ی وسط دنیای من جا داری عزیزززم!
    مگه من مردم!!!!!!(عین آگهی های ترحیم)
    اینا ماله خستگیه عزیزم
    آخه تو این سرما دوره تهران رو گشتی! اگه دلت گرفته بر گردم!!!!
    میخوای بریم توچااال
    پاسخ:
    پاسخ:
    دو روز اومدی تهران، دویست و دو بار اسم نوشین رحمه الله علیها رو بردی!
    حالا بده من هنوز تنت سرد نشده، یادت کردم!؟

    توچال رو خراب کردند! جاش آپارتمان ساختند! ولش کن دیگه!

    فریبا نگرفتم چی شد؟
    پاسخ:
    پاسخ:
    حضورا عرض میکنم!
    اگه یه "ر" به آخر اسمش اضافه میکنی میفهمی اولین باری که بهم معرفیش کردی یاد سنجش از دور افتادم آخه فکر کردم آخر اسمش "ر" داره!
    پاسخ:
    پاسخ:
    آره فهمیدم،
    رادار

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    بانك اهداكنندگان غير خويشاوند