548
سری پیش که میرفتم تهران به زور بلیط گیرم اومد!
چون خیلی شلوغ بود و مسافرا همه اندر خم یک بلیط برای رفتن به مقصد مورد نظر.
ایندفعه گفتم پا نشم این همه راه برم تا ترمینال! زنگ بزنم رزرو کنم بعد برم!
زنگ زدم خانومه با اون لهجه ش برمیگرده میگه بلیط نداریم امروز اصلا!! میگم امروزز اصلااااا؟؟ میگه تا 5 نداریم!!! 5 به بعد! (خط نا امیدی و غم بر پیشانی من نشست که ای داد و بیداد من کی راه بیفتم کی برسم تهران کی خونه رو مرتب کنم یکم و کی لباسام رو اتو کنم و اماده کنم برای فردا و کی گزارشم رو تکمیل کنم و ....) تمام این افکار در عرض صدم ثانیه از ذهن من گذشت و گفتم جهنم و ضرر (اینو تو دلم گفتم) خب همون 5 به بعد رزرو کن یکی برام، میگه نه باید بیای اینجا! میگم خب راهم دوره نمیشه. میگه اینترنتی رزرو کن از سایت. میگم إإإإ سایت هم دارین مگه!؟؟ چه با کلاس!!
بعد رفتم تو سایتشون! میبینم از ساعت 1:40 بلیط دارند تااا ....! !
یه فحش به زنه دادم و یه بلیط برای 2:40 خریدم.
- ۹۳/۰۱/۱۵
بله دقیقا همینطور هست که می فرمایید ... بنده هم سابقه دار این بند هستیم ! چشمک
اتفاقا با خواهرم راجع به همین صحبت میکردیم امروز !
تصمیم قطعی گرفتم که برم اندازه 24 متر ! زمین بخرم ! کفاف میده برای زندگی !
به قول خواهرم البته : همینکه آدم آرامش داشته باشه اندازه یک ویلا ارزششه !
به سلامتی مسافر تهران هستید ؟
من برای نمایشگاه و اینا یا خرید از گمرک و امثالهم وقتی میرم همیشه سر و کله زدن با فروشنده بلیط چه تلفنی چه حضوری ش ! جز فرح بخش ترین خاطرات م هست ! از بس فرح بخش که گاهی اوقات ترجیح میدم با پای پیاده برگردم وطن مون ! ولی فک نزنم با اینا !
حالا باز خوبن اینا ... خود اتوبوس که دردسر به تمام معناست از شوفر تا کمک تا مسافران محترمی که سیگار در مکان دربسته میکشند و میگن همینه که هه ه ه ه !
به سلامت
سلام
24 متر زمین که خیلی خوبه!
درسته زیربناش کمه، ولی میشه چند طبقه ساخت! مثلا یه طبقه پارکینگ، روش نشیمن، طبقه بعدی آشپزخونه، بعدی سرویس، بعدی اتاق خواب، بعدی... و بعدی ... و دست آخر هم رو پشت بوم میتونید گلخونه بزنید!!
اگر خدا قبول کنه داریم میریم پایتخت!!
راننده هامون خوبن خدایی! محترم و با شخصیت (البته اگر از یکسری ها فاکتور بگیریم!) ولی امان از بعضی از این متصدی هاا امااااااان!!
نمیدونم قدرت دست اینا بیفته میخوان چیکار کنن!
سلامت باشید.