گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

586 -

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۰۲ ب.ظ
یکی از دوستان آن ور آبی، اوایل که رفته بود خارج از کشور، مخ من رو خورد از بس گفت فریبا بیااااااااااا پاشو بیا اینجا ... 

خلاصه ما اون موفع تو جَو ِش نبودیم و رو پیشنهادش زیاد فکر نکردیم. 

تو این مدت هم همیشه طالب این بود که من وقت آزاد داشته باشم و بشینیم با هم حرف بزنیم. که من نداشتم اکثر اوقات!!

هفته پیش براش پیام گذاشتم که یه وقت بذار با هم حرف بزنیم. اونم یه ساعاتی رو پیشنهاد داد. 

منم برای اینکه با امادگی ذهنی بهتری بیاد پای میز مذاکره براش پیام گذاشتم که من قصد دارم برای ادامه تحصیل در آنور آب اقدام کنم، جست و جو هم کردم کشوری که تو زندگی میکنی شرایط خوبی داره!! لذا میخوام راهنمائی م کنی چطوری اقدام کنم... 

از روزی که این پیام رو گذاشتم بنده خدا مفقود شده به کل!!! 

:))) 

میخوام برم براش پیام بذارم:

بابا بیاااا شوخی کردم!!! من از همین الان اقدام کنم تا دو سال دیگه کارم درست نمیشه برای رفتن. تا اون موقع هم تو برگشتی ایران بابااا... بیااااا... 

:)))))

  • فریba

نظرات  (۱)

نه بابا!!!! اینا که گفتی چقد آشنا بود

پاسخ:
پاسخ:
آشنا!؟

هوم؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند