گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

624 - فریبا معروف!

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ

یکی از دوستان قرار بود من رو معرفی کنه به یه شرکتی برای کسب روزی حلال به صورت پروژه ای!

شماره مدیر اون شرکت رو به من داد و گفت شماره من رو به اون شخص میده که در جریان باشه.

منم به کل یادم رفت! یعنی یادم نرفت ها، فرصت نکردم اصلا!

مخصوصا اینکه رزومه م رو خیلی وقت بود آپدیت نکرده بودم.

امروز اون دوست گرام بهم پیام داده که: با آقای ... (همون مدیره) تماس گرفتی؟؟ باهاشون صحبت کردم تو رو میشناسه!!!!! منتظر تماسته!!!

منم که اصلا نمیدونستم طرف کیه که منو میشناسه، چشام چهارتا شد و ته دلم البته کمی ذوق کردم!!

ولی به روی خودم نیاوردم و جواب دادم: مگه کسی هست در دنیای - - - که منو نشناسه!!!! باشه امروز فرصت کنم یه زنگی میزنم بهش حالا ....!!!

:))))))

  • فریba

نظرات  (۱)

چی شده
لب تاب خودم به دستم نرسیده!!!!!!!!!
با لبتلب غصبی اووومدم!!!!!!!

پاسخ:
پاسخ:
چی شده نه!
چــــــــــــــی ششششششششده ه ه!؟؟؟؟

لطفا بار آخرتون باشه با دستان آلوده به گناه به خونه من میاید!
والا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند