631 - بگذار و بگذر... (2)
دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ق.ظ
.....
چشام رو بستم و تو ذهنم همه ادمهای خوب و بد زندگیم رو تو ذهنم اوردم...
یک لحظه یک مستند تلخی برای خودم ساختم از روزای بدی که با این ادمها داشتم...
و تصمیم گرفتم فراموششون کنم... تصمیم گرفتم بهشون فکر نکنم... به خدا گفتم خدایا من بخشیدمشون ... تو هم به یمن این ماه عزیز بگذر از همه گناهای کوچیک و بزرگمون...
بعدش حس کردم یک بار سنگینی از دوشم برداشته شده! حس کردم قلبم بااااز شده و پذیرایی خوبی های ادمهای جدید ...
پذیرایی مهربونی ها و خاطرات شیرین...
و من تونستم راحت نفس بکشم!
...
...
اما ... همه چی به این راحتی نبود...
این پست ادامه دارد...
- ۹۳/۰۴/۱۶