گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

748- سالگرد تولد من در سال 93! - قسمت اول

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۳۳ ب.ظ

و اما امسال. 

من قرار بود به بهانه روز تولدم، یه جشن کوچیکی بگیرم و دوستان قدیم و جدید رو دعوت کنم دورهم باشیم. ولی به علت تقارن روز تولد من با ایام محرم. برنامه من کنسل شد و به این فکر میکردم که این بهونه رو نگه میدارم برای بعد از محرم و صفر (در اینجا به این نکته اشاره میکنم که آخه چرا ما به مدت 2 ماه حق هیچ شادی ای رو نداریم!!!؟؟ مومن باید تو دلش عزادار امام حسین باشه نه با ریش و لباس مشکی و خرج بیخودی!!)

بگذریم. 

شب تولدم "مص" زنگ زد و تولدم رو تبریک گفت و پیشنهاد داد فردا عصر بریم تجریش، پاساژ قائم معروف! راضیه هم میاد. 

گفتم من جلسه دارم، اگر زود تموم شد و حالش بود میام. 

فرداش هم راضیه جهت تبریک اسمس داد و گفت عصری بیا حتما ببین من رو دلت برام خیلی تنگ شده!! (چنین دوستان خود شیفته ای داریم ما!!) 


عصر شد، رفتم در دانشکده دیدم هوا به شدت سرده! اس دادم به مص و گفتم آقا من نمیام! خیلیییی سرررررده! خودتون برید. اونم اصرار و منم امتناع از رفتن. آخر سر گفت باباااا مثلا میخواستیم برات جشن تولد بگیریم! خاک تو سرت بی لیاقت (اینو مص تو دلش گفت من شنیدم!!) بیا دیگه ه ه ه. 


اینطوری که شد منم شرمنده شدم و گفتم باشه میام! 

ساعت حوالی 6:30 من رسیدم تجریش. یکم گشتیم و رفتیم یه کافی شاپ مهمون مص و راضیه. 

منتظر سفارشمون بودیم، راضیه یه کفش چرم خیلی خوشگل خریده بود، من از جعبه اش دراورده بودم و داشتم نگاش میکردم و اونام به من تبریک میگفتن و منم تشکر میکردم از بابت خرید این هدیه گرون قیمت. 

کافی من که اومد سفارشمون رو بیاره، متوجه حرفهامون شد. 

پرسید تولد کیه!؟ گفتم من!

گفت این کفش رو هدیه گرفتی؟! گفتم بعله. دوستان لطف کردند برام هدیه خریدن. یکم کفش رو برررسی کرد و نیم نگاهی به من و بچه ها انداخت و گفت مبارکت باشه. خیلی خوبه. ما که نه کسی رو داریم برامون بخره و نه کسی رو داریم براش بخریم! 


وقتی رفت، ما زدیم زیر خنده!! :)))


یه جشن کوچیک دورهمی گرفتیم و خیلی هم خوب بود و خیلی هم بهم خوش گذشت. مص هم یه هدیه خیلی خوشگل به من داد. بعدا عکس میگیرم و میذارم تو وب تا دل همتون بسوزه! :)))



پی نوشت: 

تا حالا دیدین سه نفر از یه نی یه لیوان "شیک نسکافه" بخورن!؟ 

:)))))))

 

  • فریba

نظرات  (۳)

ایشالا سالگرد تولد 94 کاملا برات متفاوت باشه از این سال ها، خیلی متفاوت....

پاسخ:
هومممممم 

یعنی سال دیگه این موقع چجوری میشه!؟ 


پس حساابی خوش گذشته بهت😜
فریبا بهت حسودیم چه دوستای گلی داریا!!!!😜
مدیونی اگه فکر کنی خودمم در نظر گرفتم
وااای چقدر دلم تنگ شد یهویی
پاسخ:
ادم خودش که گل باشه،
دوستاش هم گل میشن!! 

:) :P

خیلی خوب بود... اصلا از قشنگی شب تولدت سردی هوا و برگایی بود که کف خیابون ریخته بود...

من دیدم خیلیم خوب بود:)

پاسخ:
برگ؟ کف خیابون؟ 
کجا!؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند