815- امشب شب مهتابه...
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۷ ب.ظ
امشب اومدم خونه روحی
یواشکی
چون روحی تا ماهها بعد پیوندش نباید کسی بهش نزدیک بشه...
از سر شب تا الان به حدی خندیدیم که نفسم دیگه درنمیومد..
روحی تو اتاق مخصوصه و با یه دیوار شیشه ای از ما جداست، ما هم نشستیم روبروش هرهر و کرکر....
به امید سلامتی روحی ..
.
.
.
اصلا هم که من فردا اجرا ندارم!!
اصلا هم که ما فردا کنسرت نداریم....
- ۹۳/۱۲/۰۷