850 - متاهلی!
پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۹ ب.ظ
کلی حرف دارم برای گفتن!
ولی دستم به نوشتن نمیره،
از روزهای آشنایی مون، از حرفهامون، از حس هامون،
از نامزدی، از عقد،
از دوران مجری، از متاهل شدن،
از حس مشترک شدن مسیر زندگی، از حس همسر بودن،
از این روزها، از اون روزها...!
همه میپرسن الان که متاهلی چه حسی داری!؟
وقتی بهش فکر میکنم نمیدونم بگم چه حسی دارم! یه چند تا حس با هم که نمیتونی مزه هیچکدومشون رو غالب بدونی! قاطیه فعلا!!
تنبل شدم!
خیلی وقته نمینویسم و این خوب نیست!
باید فرصت کنم خیلی چیزها رو خیلی حرفها رو خیلی خاطرات رو ثبت کنم.
این روزها با وجود تمام نگرانی ها و استرس هاش،
ولی روزهای قشنگیه...
دوستش دارم.
:)
- ۹۴/۰۵/۲۹
مریمم.
از پاییزی تبدیل به بهاری شدم.
اقا رمز میخوام.
فریبا بیا بنویس من مردم از کنجکاوی