گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

1065 - روووزه داری یا روزه خواری!؟

شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۹ ب.ظ

من خیلی وقته از دین برگشته شدم و اعتقادی به روزه ندارم!! نه اینکه کافر مطلق باشم هااا یه وقتهای دوست دارم حس و حالشو و میگیرم ولی کل ماه رو نه انصافا! تموم میشم!! 

هر چند ما روزه ندارها کارمون خیلی سخت تره! خب وقتی روزه ای دیگه نه باید بنوشی و بخوری گشنه ت هم بشه بالاخره میدونی باید تا افطار صبر کنی! اما امثال من روزه ندار همش دنبال یه فرصتند بتونند یه قلپ آبی یه لقمه غذایی چیزی بخورند والا وقت نمیشه هر لحظه منتظری یکی بیاد خفتت کنه بگه چرا داری روزه خواری میکنی!!! اینه که از صبح که از خونه میزنیم بیرون تا دم افطار که میایم خونه گشنه ایم و تشنه! زجرش رو میکشیم ولی ثوابش رو نمیبریم :) 

امروز که میخواستم برم شرکت از اونطرف هم میخواستم برم کلاس ساعت 9 شب برگردم! با خودم گفتم خب اونجا که رییس از وجناتش مشخصه ادم مذهبی ایه معلومه که روزه میگیره! نهایتا دو تا بادوم و پسته بتونم تو جیبم بذارم یواشکی بقورتم! دیگه ناهار ماهار اینا که تعطیله دیگه.. این بود که نشستم مفصل صبونه خوردم و رفتم شرکت.

رسیدم شرکت بسی شلووغ بود.. دیدم به به! اینجا انگار ماه رمضون نیومده! بساط چای و صبحانه روی میز پهنه! 

یهو من رو دیدن همه لقمه تو گلوشون موند! نمیدونستند قورت بدن پس بدن چه کنند! 

خندیدم و گفتم مهندس اینجا هلال ماه رو رویت نکردین هنوز!؟ 

خندیدن و گفتند خدای ما خیلی مهربونه کاری باهامون نداره :))) 

بچه های تیم پروژه از سفر کاری برگشته بودند صافتقیم اومده بودند شرکت برای همین به جز همون رییس مذهبی هیشکی روزه نبود! 

رییس هم نیومده بود ادا بازی دربیاره که نه و ماه رمضونه و نباید چیزی بخورید و فلان! 

صبونه مفصل خوردند.. سماور روشن بود تا غروب .. وسط ظهر ناهار هم تازه سفارش دادند و دورهمی نوش جان کردند! 

رییس هم هی میومد تیکه بارشون میکرد که ای روزه خواران ای از دین برگشتگان ای ... :))



یادمه اون شرکت قبلی لعنه الله علیه که کار میکردم روز قبل ماه رمضون آب سرد کن رو از برق میکشیدند و آبش رو خالی میکردند.. در آبدارخونه رو هم قفل میکردند! 

جالب اینجا بود که از اون جمع 50 نفری به زور اگر 5 نفر روزه بودند! حتی خود رییس که صدای الله اکبر نمازش دو تا ساختمون رو برمیداشت به علت بیماری روزه نبود به همین دلیل صبحها خیلی دیر میومد و ساعت 2 هم بدو میرفت !!! 

ولی همه کارمندای بدبخت مجبور بودند از ساعت 8 و بعضی از 7 تا 4 و 5 بعد از ظهر اونجا از تشنگی و گشنگی له له بزنند چرا که اقای رییس خوشش نمیومد کسی تو محیط کارش روزه خواری کنه!!!!!!! اینجوری بود که تو کمدها پر بود از بطری اب و پسته و بیسکویتت و نون پنیر و ...!! ولی چه فایده زهرمارت میشد وقتی میخواستی بخوری!! 


پ.ن1: اگر بتونیم درک کنیم در ماه مبارک رمضان عده ای روزه دارند نه عده ای روزه خوار چقدر خوب میشد!!!!! 

پ.ن2: به جای تمرین نیاشامیدن و نخوردن، تمرین کنیم دروغ نگیم، غیبت نکنیم، تهمت نزنیم، تو کار کسی سرک نکشیم، حق کسی رو پایمال نکنیم، نون کسی رو نبریم، خلاصه خیلی "ن" های دیگه هست که میشه تو ماه رمضون تمرین کرد !

  • فریba

نظرات  (۴)

منم از دین برنگشتم ولی تو این روزای طولانی نمیتونم روزه بگیرم ..یعنی اگه بخوام روزه بگیرم باید کل روز رو بخوابم :| 
پاسخ:
من و امثال من از دید خیلیا بی دین حساب میشیم چون خودمون تشخیص دادیم در توانمون نیست 17 ساعت گرسنگی!! و مهر پزشک رو تشخیصمون نیست :)) 
  • بـانـوی بـرفـی
  • من هرسال روزه هامو گرفتم ولی امسال فقط یه دونه واقعا درتوانم نیست چون نماز هم نمیخوندم گفتم  نصفه فایده نداره
    حالا من تو کف اونایی هستم که به غیر ماه هم روزه میگیرن😐
    هر کسی خدای خودش رو یه مدلی قبول داره
    پاسخ:
    یکیو میشناسم 
    سنش زباده یه 5 - 6 تام بچه داره 
    بچه هاش راضی نیستن ازش میگن خیلی اذیتمون کرد و به بدبختی سرو سامون گرفتیم رفتیم سراغ زندگیمون الانم که کلا خوشه برا خودش بچه هاش هم تو سختی و بدبختی 
    ایشون از همون دسته س که وقتهای دیگه جز ماه رمصون هم روزه میگیره و الله اکبر رو که میگن سر نمااازه..
    من اینجور ادمها رو که میبینمااا اصلا نمیخوام باهاشون هم کفو بشم 😊😊
    راستشو بخوای منم یه مدت قید همه چیزو زده بودیم نه الان مثل تو ها .کلااااااا قیدشو زده بودم.نه تنها روزه که نمازمم گذاشته بودم کنار و نمیخوندم .یکی از بزرگ ترین دلیلاشم همین بود که مملکت ما به زور همه چیز رو میخواد به ادم تحمیل کنه و زور میگه و... خلاصه شش ماهی گذشت دیدم دارم خفه میشم روحم عجییییب محتاجش شده بود و دیدم شدیدا بهش احتیاج دادم و ارتباط داشتن با خدا نیاز روحه مثل خیلی دیگه از نیازای روحی و جسمی که اونا برامون عادی ولی این نه. خوب که دقت کردم دیدم نهههههه این آقایون نه تنها (البته به خیال خودشون) نماینده ی دین نیستن بلللللکه تیشه به ریشه زننده ی اونن و این بود که کلا راه این دوتا رو از هم جدا کردم و دوباره شروع کردم به نماز خوندن .ولی میدونی انگار ادم یه بار که رابطه رو قطع میکنه دوباره که برمیگرده دیگه مثل اولش نیست یه جورایی یکم عادت میکنه ادم ،برا همین دیگه مثل قبلم یعنی منظورم دوره نوجوونیم و اون احساس قلبی پاک و اون مصمم بودنو نداشتم.تااااااا بعد از بچه دار شدن و مخصوصا بعد از دوران شیردهی .وای اینقدر حسش خاصه که حس میکنی یه فرصت دوباره بهت داده شده برای دوباره از نو ساختن خودت .الان باز دارم سعی میکنم خوب بشم حالا در حد توانم ،نمیدونم چقدر میتونم موفق باشم ولی سعی خودمو میکنم.
    چه طوماری شد 😆 و البته زیاد ربطی به پست نداشت ببخشید ،همینجوری یهو باد اون روزام افتادم نوشتم 
    پاسخ:
    خوب کاری کردی که کفتی 😁😁
    انسان عمیقا به یک نیروی ماورایی نیاز داره برای لحظات درماندگی و سختی و تنهایی اصلا نباشه چنین چیزی ادم خودکشی میکنه )یادمه یبار بحث مفصل با "خود مشهد" داشتم که هی میگفت خدا وجود نداره 😁😁)
    ولی برای هر کسی این تامین انرژی از راههای مختلفه
    یکی با ایمان قلبی
    یکی با نماز و روزه و عبادت و راز و نیاز
    یکی با کار خیر
    یکی حتی با دونه دادن به پرنده هااا
    به قول رصا مارمولک برای هر کسی یک راهی برای رسیدن به خدا هست اون راهه رو نباید گم کرد وگرنه تباه میشه ادم 😊😊
  • همطاف یلنیـــز
  • سلام سلام
    نخست:ای از دین برگشته روزه خور
    بعد: خیلی از اون نه ها خود به خود برای من پیش می‌آید. خوو همطاف معتقد است حرف زدن انرژی سوز! است. پس در رمضان کم حرفتر می‌شوم
    و
    صدالبته یک اعتقاد دیگر هم دارم که در تابستان فقط صبح زود (قبل از 9-10) و حوالی غروب، خروج از منزل! مجاز است. می بینی که با توجه به اعتقاداتم! روزه داری کم دردسری دارم ^_^
    فقط آن سفارش ناهار تازه، کنجکاوم کرده! خوو طبق دانسته‌ها رستوران‌ها و خوراک‌پزی‌ها! در این ماه تعطیلند تا افطار. نه؟
    پاسخ:
    سلام سلام بر به راه دین رفته روزه دار 😁😁
    کاملا موافقم بیخود نیست که میگن خواب روزه دار هم عبادته برا چنین زمانهاییه 😉😆

    والا چه بدانم من فقط بوی غذاشون کلافم کرد رومم نمیشد برم باهاشون هم سفره بشم 😁😁

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    بانك اهداكنندگان غير خويشاوند