گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

1202- مهاجران

چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۱۸ ق.ظ

دوستی عازم کاناداست 

مجرد و از هفت دولت آزاد 

گفتم چه حسی داری؟ گفت هیجانی سرشار از استرس و شاید هم برعکس 

ولی حال خوبی ندارم میترسم.. 

دکتراش رو تو ایران تا مرز دفاع رفت ولی انقد اذیتش کردند بیخیالش شد و گفت من که دارم میرم دوباره بخونم چه منتم به اینا؟!!

.

.

.

یادمه با اقای همسر که اشنا شدم داشتم برا استرالیا اپلای میکردم.

بهش گفتم اگه اپلای کنم برم یا بعدا بخوام فرصت مطالعاتی برم ؟؟

گفت اگه بری دوباره برمیگردی!؟
گفتم نمیدونم... شاید برم و دیگه نیام؟!
گفت بالخره که یه روز برمیگردی دیگه؟!
گفتم خب عاره میام سر بزنم به خانواده و ... 
گفت باشه برو ولی زود زود برگرد 😊
.
.
و اینجوری شد که من خر شدم و هیچوقت نرفتم 😑😑😑
  • فریba

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند