گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۶ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

یه بدیه اینستاگرام میدونین چیه!


اینکه پستی که گذاشتی رو نمیتونی ادیت کنی!

اگر اصلاحی ویرایشی چیزی لازم بود، باید پاکش کنی از اول بگذاریش! 


درسته!؟

  • فریba





  • فریba

دوستان!

به یک عدد منشی، 

ترجیحا اقا!

حداقل 5 سال سابقه کار

خوشی تیپ، خوش لباس و خوش اخلاق و خوش بیان،

جهت برنامه ریزی امور روزانه و یادآوری کارهای شخصی و در موافع لزوم انجام امور روزانه که حضور شخص اینجانب ضروری نیست، نیازمندیم!


با بیمه و جای خواب و غذا و سایر نیازهای ضروری!


علاقمندان رزومه خویش را در قسمت نظرات همین پست درج فرمایند. 


  • فریba

دوستان

گرامیان

فرهیختگان

دانشجویان 

و 

اساتید گرامی

آیا اینجا کسی تا حالا Tolimo  یا MSRT ثبت نام کرده؟ رفته سر آزمون؟ قبول شده ایا!؟


راهنمایی میخوام!



  • فریba

دوستان! 

آنلاین بودن 24 ساعته یک شماره در وایبر و واتز آپ و لاین و ...، 

نشانه آنلاین بودن صاحبش نیست! 

آخه مگه آدم بیکاره 24 ساعته آنلاین باشه!؟ ولی ازونجایی که همه جا امکانات برای استفاده از اینترنت کم هزینه و چه بسا رایگان فراهمه لذا اکثرا این فرصت رو از دست نمیدن و همیشه آنن. 

پس خواااهشا اینقدر هی پیام ندید که:

نیستی!؟ 

واقعا نیستی یا جواب منو نمیدی!؟

چرا آنلاینی و جواب نمیدی!؟

هووووی.....!

کصافط...!!

آشغال...!

با تو ام هاااااا....!

و ......!!!



والا!

خوبیت نداره ..!

 

  • فریba

پیرو پست شماره 786

و همفکری و پیشنهادات شما دوستان خوبم،

و ضمن تشکر از همه شما خوبان،

به عرضتون میرسونم که من تصمیمم رو گرفتم!

هر دو رو انتخاب میکنم!

آهسته و پیوسته!

و میدونم که با برنامه ریزی درست و دقیق میتونم تو هر دو رشته موفق و موید باشم! :))




  • فریba

میگه خانم مهندس من پنج شنبه گزارش رو براتون ایمیل کردم، دیروز هم اصلاحیه فرستادم چطور بدستتون نرسیده!؟

میگم: من در این روزهای اخیر فقط ایمیل اعلام داده ها رو از شما داشتم و ایمیل دیگه ای به دست من نرسیده. 

میگه ای باباااا... من گفتم تا الان گزارشه رو خوندین!!

میگم: مشکلی نیست، ایمیل رو مجددا برای من فوروارد کنین!

میگه: باشه من الان گزارش رو مجددا براتون ارسال میکنم. 

میگم: نه!!! ارسال نه!! فوروارد کنین. 

میگه: خب... چه فرقی میکنه ... 

میگم: فرقش اینه که من تو گزارشم تاریخ اولین ایمیل شما رو ثبت میکنم ...!! 

میگه: بله!! چشم... 

موقع خداخافظی تاکید میکنم ایمیل رو برای من فوروارد کن!!!!


پی نوشت: 

اصرار من بر فوروارد کردن ایمیل به این خاطر بود که بدونه که من میدونم داره خالی میبنده!!! 



  • فریba

رفتم فروشگاه عطر فاطیما، خواستم یه عطر کوچیک جیبی بخرم که همیشه همراه باشه. 

فروشنده مخ من رو زد، سه تا عطر 35 میلی ازش خریدم!!! هر شیشه 50 هزار تومن! البته به من برای هر کدوم 10 هزار تومن تخفیف داد. 

عطر ایفوریا رو که داشتم قبلا و چون خیلی بوش رو دوست داشتم خریدم مجددا. 

کاپتان بلک رو هم خریدم برای علیرضا. 

عطر جدیدی که تا حالا نداشتم و به پیشنهاد فروشنده خریدمش الین هست. عااالیه. واقعا پیشنهادش فوق العاده بود. یه کارت تخفیف 20 هزار تومنی هم هدیه گرفتم برای خریدهای بعدی. 

کسی اگر میخواد عطر خوب و ماندگار بخره بگه هم بهش ادرس بدم هم کارتمو بدم بره تخفیف بگیره. 



پی نوشت: 

با اینکه معتقدم ادم همیشه باید از یه عطر استفاده کنه تا یک عطر ماندگار از خودش به جا بذاره. ولی خودم همیشه دوست دارم عطرای مختلف رو امتحان کنم. شاید یه وقتی با خودم به اتفاق نظر رسیدم و یک عطری رو به عنوان عطر مخصوص خودم انتخاب کردم. طوریکه هر کی هر جا بوش رو حس کرد یاد من بیفته و بگه اااا فریبااااا.... :)


  • فریba

حیف باشد که تو باشی و ....

پیش من نباشی!!

:-( 

:-)



حیف این اینترنت 3g که بلا استفاده مونده!!

  • فریba

خداوندا؛ 

حکمتت را شکر!


این حمله رو زیاد شنیدیم و زیاد هم استفاده میکنیم...

من خودم وقتی از این جمله استفاده میکنم که یک اتفاقی تو زندگی من میفته و من اصلا انتظارش رو ندارم و بیشتر در مواقعی که مستاصلم و نمیدونم به خاطر رویدادهای رخ داده چطوری خودم رو آروم کنم پناه میبرم به حکمت خداوندی!

به طور روشن تر بگم وقتایی که در اوج امید برای رسیدن به یکی از اهدافم هستم و بطور ناگهانی درها به روی من بسته میشه و یا سنگی جلوی پای من گذاشته میشه که توان رفع مانع رو ندارم و ... و درمانده و نا امید میمونم که چی شد که اینطوری شد، و چون اصولا ادمی هستم که تو هر شکستی اول خودم رو بررسی میکنم که ببینم کجای کارم اشتباه بوده، برای همین فورا برمیگردم و کنکاش میکنم ببینم کجا کج برداشتم و کجا خطا رفتم. و وقتی نتیجه ای نمیگیرم... بهم میریزم... وقتی نمیفهمم کجای کار لنگ میزده، ذهنم آشفته میشه! و اینجاست که فقط یه چیزی میتونه منو اروم کنه و اونم اینه که بگم: لابد حکمتی توش بوده!

ولی باز یه جای دلم میگه خب چه حکمتی!؟ چرا من نمیفهمم!!! 


این اتفاقات اخیر رو هم من نتونستم باهاش کنار بیام و دلیلی براش پیدا کنم.. برای همین میگم:

خدایا لابد حکمتی توش بوده که من نمیدونم! 


:-|



  • فریba
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۴
  • فریba

هاجر عزیزم تو وبلاگش یه پستی گذاشته که منو برد به دو یا سه سال قبل، وقتی که تقریبا داشتم پایان نامم رو جمع میکردم و افسردگی گرفته بودم که بعد از ارشدم چیکار کنم! در حالیکه تمایلی به شرکت در ازمون دکتری نداشتم و ضمن اینکه اگر داشتم هم رشته ما دکترا نداشت تو ایران! 

این بود که تصمیم گرفتم یه برنامه ریزی بکنم و از این رخوت بیام بیرون. 

البته تو همون اوایل اون دو سه سال قبل، یه اتفاقات دیگه ای قرار بود تو زندگی من بیفته که من بیشتر برای اون برنامه ریزی کرده بودم ... ولی خب نشد! 

برای همین اومدم یه برنامه ریزی بلند مدت برای خودم کردم:

به اینصورت که گفتم من ده سال دیگه باید چجوری باشم!؟ چجور زندگی ای داشته باشم؟! از لحاظ علمی و فرهنگی و هنری و شخصیتی و ... تو چه مرتبه ای قرار داشته باشم!؟

خیلی چیزا رو در نظر گرفتم و بعد هر کدوم از اهداف رو به مرحله های کوتاهتری تقسیم بندی کردم! یعنی یه جورایی این برنامه بلند مدت ده ساله رو به چند برنامه کوتاه مدت چند ساله و یا چند ماهه تقسیم بندی کردم.. و تصمیم گرفتم براشون برنامه ریزی کنم! 

مثلا:

یکی از آمال های من در ده سال آینده اینه که من یه موزیسین و یه خواننده حرفه ای در موسیقی سنتی ایرانی خواهم بود! اصلا هم دور از انتظار نبود برام چون هم استعدادش رو داشتم و هم علاقه ش رو! الانم که متوسط یکسال هست که دارم کار میکنم...! موسیقی الان شده یکی از برنامه های لاینفک زندگی من، که نمیگذاره وقتم به بطالت بگذره!

یا یکی دیگه از آرزوهای من تصدی مرتبه هیئت علمی دانشگاه هست. عجله ای براش ندارم، تصمیم دارم سال آینده دکتری بخونم. لذا برنامه ش رو عقب تر از موسیقی گذاشتم و امسال کمی دارم برنامه ریزی میکنم براش تا اماده بشم. 

تصمیم دارم بطور متوسط هر سال دو کشور خارجی رو برم و با فرهنگ کشورهای دیگه آشنا بشم، با حقوق الانم نمیتونم! ولی دارم پس انداز میکنم... از حقوقم درصدی رو برای بودجه مسافرت و درصدی رو به عنوان بودجه فرهنگی!! گذاشتم کنار که این دو برنامه سفر و موسیقی از زندگیم حذف نشه.. 

و .....

.......

.......


دیگه .... !!!


بیشتر از این در این مقال نمیگنجد!


مص:

بهت پیشنهاد میکنم تو هم یه برنامه ریزی بکنی و اهداف آیندت رو فاکتور کنی و اونایی که در اولویت هستند و دستیابی بهشون در دسترس تر و برنامه ریزی براش راحت تر هست رو بگذاری تو برنامه ت و براش فهرست شرح خدمات بچینی! تا بتونی به هدفت برسی. اینطوری دیگه زندگیت با برنامه میشه و میدونی هر قدمی که برمیداری برای چی هست و میخوای چیکار کنی! 

طرفای ما هم بیا تا از این رخوت و کسلی سال 93 در بیای! 

کوله بارت رو برای سالی سرشار از موفقیت در 94 ببند! باهات کار دارم! :)


  • فریba

زنگ زده و بعد از اینکه خودش رو معرفی میکنه و تشکر میکنه که بهش وقت دادم میگه:

من کارشاسی ارشد مهندسی .... هستم. 

متولد 136... هستم و الان حدودا 4 ساله که استخدام رسمی سازمان ... هستم!

تهران هم زندگی میکنم... 


وسط حرفهاش رو بریدم و گفتم بله در خدمتتون هستم، امرتون!؟


یذره مِن مِن کرد و گفت من میخوام دکتری رشته شما رو شرکت کنم خواستم از شما کمی مشاوره بگیرم!!! 


تو دلم گفتم با این رزومه ای که دادی مطمئنی مشاوره تحصیلی میخوای!؟!؟؟


والا!!!


  • فریba

کاش همکارای ما یاد میگرفتند  

تو اتاق با تلفن صحبت نکنند... اونم بلند بلند!!! 

کاش همکارای ما یاد میگرفتند 

با کفش پاشنه بلند سر کار نیان! تق تق تق....!!!




  • فریba

میپرسه: 

برنامه شما برای زندگی آیندتون چیه!

میگم:

خب من الان سر کار میرم، موسیقی هم دارم کار میکنم و تصمیم دارم به صورت حرفه ای ادامه بدم.

دکتری هم خب ... قصدش رو دارم تا یکی دو سال دیگه! شایدم بخوام از ایران برم...

میگه: 

با این تفاسیر شما کی به زندگیتون میرسین!؟

میگم:

خب من الان مجردم و همه وقتم مال خودمه و خودم براش تصمیم میگیرم...

میگه:

و وقتی ازدواج کردین چی!؟

میگم:

خب اونموقع هر چی عااااااقااااامون بگن!


:))))))



پی نوشت:

اونم من!!!




  • فریba

خدا نگذره از اونی که به من گفت وایبر رو نصب کن!! 

خدا نگذره ه ه


زندگی برای من نذاشته! چشام درومد از بس به مانیتور گوشیم زل زدم!


ولی انصافا خیلی باحاله. من که همش میخندم. 

دخترای لیسانسمون یه گروه دارند که منم به تازگی عضو شدم، یعنی باید ما دخترا رو بذاری یه ور، حرفهایی که تو وایبر میزنیم هم بذارید یه ور، ببینید اصلا با هم جور در میان!!


اصلا قابل باور نیست این جملات و این شخصیت ها! 

:)))))


مخصوصا اون راضیه ور پریده رو!



  • فریba
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند