گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

خسته م 

خیلی خسته 

نیاز به یه تنوع دارم 

یه اتفاق جدید 

یه اتفاق خوب 


  • فریba

حس میکنم کم کم دارم افسرده میشم!

البته این حس رو تو جوونای همسن و سال خودم زیاد میبینم. 

همه مون هم بهم میرسیم میگم تو که خوبی بابا! منو باید ببینی! 

هیشکی از اون وضعیتی که داره راضی نیست.. و همه هم سعی میکنند تو رو متقاعد کنند که نه تو داری ناشکری میکنی، برو خدا رو شکر کن که متاهلی.. داری دکتری میخونی .. یه نیمچه درامدی داری و ... . .... 

ولی من نمیتونم خودم رو مجبور کنم چشام نیمه پر لیوان رو ببینه! اگر قرار بر این باشه ادم هیچ وقت پیشرفت نمیکنه .. 

من دارم نیمه خالی زندگیمو میبینم که شاید تا الان میتونستم بخشی از اون رو پر کنم!

اعتماد به ادم ها بزرگترین اشتباه زندگی من بود..

ادمهایی که مجبوری کنارشون باشی و تحملشون کنی.. 

ولش کن 

حوصله ندارم بنویسم.. 


  • فریba
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند