81 - یادش بخیر
تلویزیون داشت مردم و که تو صف آش و حلیم وایساده بودن نشون میداد، دلم خیلی هوای ماه رمضون هایی که تو خوابگاه بودیم و کرد ...
یادش بخیر دم افطارا تو صف حلیم سید مهدی که تا وسط خیابون کشیده شده بود، خسته و گرسنه تا نیم ساعت بعد افطار وایمیسادیم آخ که مزه حلیم خوشمزه اش هنوز زیر دندونمه...
یادش بخیر سحرا یه ساعت قبل از اذان پا میشدیم و سه ربع میخندیدیم و یه ربع آخر اینقدر هول هولکی غذا میخوردیم که دل درد میگرفتیم...
یادش بخیر چه پیراشکیا و چه غذاهای وقت گیری که درست نمیکردیم یکی نبود بهمون بگه آخه سه ماه تابستون تو اون گرما اونم تو ماه رمضون موندین خوابگاه که پیراشکی درست کنین ؟!
یادش بخیر شبای قدر خوابگاه آخ آخ چه آتیشایی که نسوزوندیم ، مسجد دانشگاه ، مسجد بیرون از دانشگاه! صف نذری ، آخ که چقددددددر دلم تنگه اون روزاست...
یاد سحریای قبل تر خوابگام بخیر اون روزایی که تو خوابگاه مطهری بودیم چقدر الکی خوش بودیم و همش در حال خنده و شوخی و مسخره بازی ، اصلا نمیفهمیدیم روزا چه جوری میگذره ...
یادش بخیر سحری که نوبت یکی از بچه ها ( فکر کنم همه بتونن حدس بزنن کدوم یکی از بچه ها ) بود که پاشه سحری و گرم کنه و بیاره، وقتی داشت قابلمه برنج و میاورد از دستش افتاد و همه برنجا ریخت رو موکت دم در، ده دقیقه ام بیشتر به اذان نمونده بود حدس بزنین چیکار کرد؟ اصلا هول نشد یه قاشق خورشت برداشت و ریخت رو برنج و شروع کرد به خوردن تند تند میخورد و میگفت زود باشین وقت نیست ما هم داشتیم از خنده میمردیم! ما که اون روز و بی سحره روزه گرفتیم ولی نوش جون دوستمون ...
واقعا یاد اون روزا بخیر...
فکر کنم به عنوان اولین پست خیلی حرف زدم ...
- ۹۱/۰۵/۱۱
آخ نگوووووو
حالا باز خوبه تو خونه ای!
من که تک و تنها موندم تو تهران و خوابگاه و دانشگاه ببین چه روزایی رو که نمگیذرونم!!
امروز رفته بودم خوابگاه کوی، فقط دلم میخواست گریه کنم...
هر گوشه گوشه ش یه خاطره بود...
هی ی
چقدر زود گذشت
ولی خوشحالم که قدر خودمونو خاطراه هامونو و روزهامونو دونستیم و هنووووز با همیم م م
قربونت
آره میدونم جای خالی بقیه رو دیدن بدتر از اینکه آدم اصلا تو اون محیط نباشه ولی همین که هنوز چندتا از بچه ها اونجا هستن و هرازچندگاهی میتونی ببینیشون غنیمته شاید باور نکنی ولی من اینجا حتی دلم برا خیابونا و محله هایی که توش خاطره داشتیمم لک زده!
منم خیلی خوشحالم که نذاشتیم جمعمون از هم بپاشه