گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

توهم!

پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۵۶ ق.ظ

فرناز داره حرف میزنه،

نگاهمو از رو لپ برداشتم و بهش نگاه کردم!

یهو استاپ کرد و گفت: فریبااا، چرا چشمات قرمزه!؟؟؟

من: چشام؟ قرمزه؟ نمیدونم!

فرناز: گریه کردی؟؟

من: نه بابا، از بس پای لپتاپ نشستم قرمز شده، شایدم کرم زدم رفته تو چشمم،

فرناز: نه فریبا، گریه کردی! ناراحتی؟ چیزی شده؟ اتفاقی افتاده؟؟

من: نه بابا، جو میدی چرا!

فرناز: چرا فریبا، یه چیزی شده، بیا باهم حرف بزنیم، بگو چی شده!

من:

 

پی نوشت:

 اینجور مواقع به صبوری بیش از حد خودم پی میبرم!

 

  • فریba

نظرات  (۲)

خدا بهت صبر جمیل (جمیل بیگ نه ها) بده!!!!!!!
پاسخ:
پاسخ:
میبینم که تو هم رفتی تو GEM!!

تو اعصاب فولادیی ک نکن
پاسخ:
پاسخ:
خوب بود خودت بودی توضیح دادی چی گفتی!
وگرنه عمرا میفهمیدم!!

فولاد هم درجه ذوب داره!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند