یاد خاطرات
این آهنگ منو یاد خاطرات قشنگی میندازه.
کی یادشه!؟
رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیپرسه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
.....
بقیه ش یادم نیست! :)
------
مخم داره سوت میکشه! چشام داره در میاد. ضعیف تر شدن چشمام رو به وضوح دارم حس میکنم! قبلنا میتونستم عددای ساعت دیواری رو از این فاصله ببینم ولی الان نمیتونم!
گشنمم هست، کی برسم خونه کی شام درست کنم. هی موندم تا الان تو گروه بلکه این گزارش تموم بشه، حالا مگه میشه!! آخرش مجبورم کارم رو بغل کنم ببرم خونه!
آقامون هم ممنوع کردند کار ببریم خونه، دیگه چیکار کنم! یا باید جواب اون آقا رو بدم یا جواب این آقا رو! :)
راستی
یه مقنعه خریدم به رنگ آلبالویی فکر کنم! هر کی میبینه میگه خیلی خوشگله و خیلی بهت میاد و رنگی بپوش همیشه و آره! :)
همزمان با حمیرا عزیز داریم با هم کار میکنیم، من گزارش مینویسم و ایشون هم میخونن:
به جز قصه این عشق
چی گفتم چی شنفتم
همه ش درد دلم بود
اگه قصه میگفتم
چه حرفهای نگفته
هنوز روی لبامه
چه شعرای نهفته
هنور توی صدامه
تو قلبم تو رو دارم
اگه خونه به دوشم
من این عالم عشق رو به عالم نفروشم !
آره! :)
- ۹۲/۰۶/۰۹
ادب و احترام
از این سکه ها و اسکناسها خاطره دارید تشریف بیاورید و نظر بدهید ممنون می شوم