گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

دسته گل! + ادامه

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۳۶ ق.ظ

اما از شرّی که به پا کردم بگم:

برای جلسه امروز عصر (که کنسل شد)، قرار بود یکسری گزارشات تمام تیم ها رو من آماده کنم برا ارائه به کارفرما.  از اونجائی که تیم های ما خیلی منسجم و متحد عمل میکنند!!! هر گزارشی جلد و صفحه بندی و فونت و رنگ و روش یه جوره برا خودش. منم به دکتر پیشنهاد دادم که این گزارشات رو یه دست کنیم. یهو دیدی کارفرما هوس کرد گزارشا رو ببره برا خودش! منم نشستم یه فرمت برای همشون در اوردم و روی گزارش تیم "میر" که میدونستم از همه کاملتر و بهتره، اجرا کردم و پرینت گرفتم و طرح جلدش رو جهت تایید بردم دکتر ببینه. از قضا "میر"  اونجا بود و متوجه شد که گزارش تیم اونه. با اون نگاه همیشگی پرسید این چیه!؟

من: گزارش تیمتون!!

میر: برای چی پرینت گرفتی!؟

دکتر: میخوایم بدیم به ناظر جهت بررسی.  

میر: کدوم ورژنه!؟

من: ورژن 0720!

میر: ولی ما اون ورژن رو کلی تغییر دادیم!!!!

دکتر: بله!؟

میر: خانم فلانی یه فهرست داد به ما برای نهایی کردن گزارشا، ما هم بر اساس اون گزارش رو تغییر دادیم.

دکتر: ببخشید!!!!؟؟؟ کی به شما اجازه داده بدون اطلاع ما گزارش دست کسی بدین!؟ اصلا خانم فلانی به چه اجازه ای از شما گزارش گرفته!؟  پس ایشون (یعنی من) اینجا چیکاره س!؟؟

دکتر رو به من: برو بگو خانم فلانی بیاد ببینم!!

منم خانم فلانی رو هدایت کردم به دفتر دکتر و خودم در رفتم!!!

یه بحث سه نفری بین میر و دکتر و خانم فلانی که چرا و به چه دلیل گزارش بدون اطلاع ما رد و بدل شده و اگه الان من نمیومدم  جلد گزارش رو نهایی کنم و میر نبود و نمیدید و ...

هیچی دیگه! بعدش یه تذکر جدی به همه که کسی حق نداره بدون اطلاع خانم فریبا، اطلاعاتی به کسی بده یا بگیره! حتی خانم فلانی!!

 

 

پی نوشت1:

به من چه! تا حالا صد دفعه گفتن هیچ کسی نباید بدون اطلاع من یا دکتر با کسی مکاتبه ای داشته باشه، گوش نمیدن  همین میشه دیگه!!

والا!

پی نوشت 2:

دکتر منظور دکتر ح. یا همون مهندس ح. هست ها!! یه وقت فکر نکنید مدیر اعظم رو میگم!!

 

  • فریba

نظرات  (۴)

  • مریم پاییزی
  • به به پس حسابی گلوشون پیش شما گیر کرده...


    خودشیرین !!!! :|

    پاسخ:
    پاسخ:
    گلوی کی!؟؟

    من!!!؟

    فهمیدیم بابا منظورت کیه نمیخواد توضیح بدی! خب همین کارارو میکنی که مرغ از قفس میپره دیگه اون وقت دیگه منم کاری از دستم ساخته نیستا مجبورمیشم آستینامو که زدم بالا بکشم پایین! والا

    پاسخ:
    پاسخ: تابلو بود!؟

    وااااقعااااا؟؟؟ پرید یعنی الاان!؟؟
    خب تقصیر من چیه! از میر دیگه بعیده این قصورات خب!!
    نکش پائین باباااا
    یذره تلاش کن خب شاید برگشت ت ت....

    منم هموونایی که نوشین گفت! راست میگه دیگه تا کی !!!!
    چیه هی بکش بالا بکش پایین راه انداختین!!!! چه خبره اوونجا!
    پاسخ:
    پاسخ:
    من اگه میدونستم که الان اینجا نبود که آخه که!

    تو فعلا زوده برات! بکش پائین فعلا تو!!

    بالا؟پایین؟هان؟
    پاسخ:
    پاسخ:
    چپ! راست! هوم!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    بانك اهداكنندگان غير خويشاوند