اسکی میخوام!
صبح ها که میام سرکار و از این پائین قله های به برف نشسته رو میبینم، این آرزوم یادم میاد که یه روزی دوست داشتم اسکی یاد بگیرم ولی هیچوقت حتی دنبالش هم نرفتم ببینم چی هست، چجوری باید یادش گرفت، کجا باید رفت و ...
امروز صبح که میومدم، دوباره نگاهم به قله پربرف توچال افتاد و یادم به دوران جوانی!
سرچ کردم در مورد اسکی و وسایل مورد نیازش و هزینه آموزشش و خیلی چیزای دیگه!
نا امید شدم کلا!
چرا اینقده گروووونه!؟ یه ست معمولی و دست پائین و چینی لوازم اسکی یه چیزی تو مایه های 2-3 میلیون تومن درمیاد!! هزینه آموزشش هم ساعتی از 30-40 تومن شروع میشه به بالا انگار!! بگذریم از هزینه ورودی به پیست و خورد و خوراک و رفت و آمد تا اون قله و خیلی هزینه های جانبی دیگه!
یعنی من اگه قصد داشته باشم این ورزش مفرح و نشاط انگیز رو یاد بگیرم باید شیرین 4 میلیون تومن بذارم کنار تا غمم نباشه!
نمیخوام اصن!
پی نوشت:
یادمه اون روزا که هنوز هممون دور هم بودیم تو این دانشگاه، هاجر میگفت:
دلم میخواد یه ماشین بخرم، بعد دو تا چوب اسکی هم بخرم که از پنجره های اینور و اونور ماشینم بذارم بیرون و برم توچال و بیام از اینجا برم!! بازی هم نکردم نکردم، ولی این چوب اسکی ها از پنجره ماشینم بیرون باشه! :)))))
هاجر بیا شریکی یه ست اسکی بخریم، یه روز هم ماشین مجتبی رو قرض بگیریم بریم به آرزومون برسیم!!
- ۹۲/۰۹/۱۹