499 - امروزم!
و
کلیک موس هم خانه ای
و
سرفه های بی امان من!!
کم خودم مرض دارم، این هوای مزخرف تهران هم که هر روز بدتر از دیروزه! من وقتی میام خونه حالم خوبه و میتونم کمی راحت تر حرف بزنم!
ولی صبح که پام رو از خونه میگذارم بیرون، سرمای هوا یطرف و آلودگی هوا همون طرف!!
امروز به شدت گلوم میسوخت و میدونستم هیچیم نیست جز اینکه هوا الودس عزیزم!
حالا تو این وضعیت باید با این مسئول دفتر دکتر کل کل میکردم که اون دعوت نامه ها رو بفرست اتوماسیون اونم هی بگه تا امضای دکتر نباشه من صادر نمیکنم! از اونور بیام مسئول سایت رو پیدا کنم آقا بیا این سیستم های پروژه رو سرویس کن این بچه ها دهن من رو سرویس کردند!!
عصر هم که دانشجوی مهندس اومده بود برای پایان نامش، چه دل خوشی دارن اینا ها، طرف هفته بعد دفاعشه بعد هنوز نتیجه کارش درنیومده!! من تو این دو روز کاری همه سعیم رو کردم که پیش اساتید ظاهر نشم که مبادا مجبور شم حرف بزنم!! دست بر قضا مهندس امروز منو صدا زد که ببینه چه گلی به سر پایان نامه این بچه زدم.
تا رفتم حرف بزنم، میگه تو چته!!!!!!! چرا اینطوری شدی ی!؟؟؟؟؟
حالا اون دختره دانشجوش هم سرماخورده بود!! به نگاهی به دوتامون انداخته میگه، دوبل ویروس اوردین اتاق من! امشب منو نکشین!!!
همه هم برای من کلی تجویز میکنند! اینو بخور، اونو بخور!
غروبی سر راه رفتم عسل خریدم، میگن با آبلیمو معجزه میکنه! من که سه لیوانش رو خوردم هنوز اتفاقی نیفتاده!
تا صبح ببینم چی میشه!
رفتیم دو کلوم درس بخونیم، همسایه پائینی اومد!
برم بخوابم دیگه!
- ۹۲/۱۰/۳۰
دیگه خوب میشی دووم بیار آخرشه دیگه