یادداشتی برای فریبای عزیزم
سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۱، ۰۴:۰۳ ق.ظ
یه وقتا که همه چی شلوغ پلوغ میشه... دوستا میان، کارای روزمره، شروع
مدارس، رفت و آمد خونواده و همه باعث میشه که من فرصت نکنم حتی تلفنی
حال کساییو که توی روزای سخت گذشته همراهم بودنو
بپرسم این اصلا خوب نیست و آزاردهندست!!!
الان میخوام از کسی عذرخواهی کنم که توی این مدت نشد مثه قبل بهش سر
بزنم شمام یه پادرمیونی کنید که بگذره...
بوسه ام را می گذارم پشت در... قهر کردی، قهر کردم سر به سر
تو بیا در را تماما باز کن.... هر چه می خواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم داشتی... آمدم حالا تو با من آشتی؟
- ۹۱/۰۶/۲۸
بیا بریم برا دفاعم مانتو بخریم
بدو یالا