گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

از خوب روزگار مدتی است که با تعدادی از دختران خارجی (روسی، تاجیکی، سوری، ترکیه ای...) که تو دانشگاهمون مشغول به تحصیل هستند دم خور شده ام.. 

یه شب یکیشون اومد که یه قرص استامینوفن بگیره برای سردردش.. ما هم دعوتش کردیم به صرف چای! 

این آمد و شد حدودا دو ساعت طول کشید و ما مفصل نشستیم با هم حرف زدیم.. اینکه از کجا اومده و چی میخونه و چند سالشه و نظرش درد مورد ایران چیه و . ... 

یک گفت گوی بسیااار بسیاار جالب بود.. یه دختر 17 ساله که خیلی میفهمید.. به 4 زبان میتونست صحبت کنه .. علوم سیاسی میخوند.. و از بچگی دوست داشت تو یه کشور دیگه درس بخونه!!!!!!!(حالا فکر کنید ما تو بچگی ارزوهامون چیه و بچه های خارجی چی ارزو میکنند!!!!)

تقریبا یک سالی بود که اومده بود ایران و از ماها بیشتر ایران رو گشته بود!! چیزایی دیده بود که خیلی براش تعجب داشت و در موردشون صحبت کرد که ما از شنیدنش یا تعجب میکردیم و یا خیلی شرمنده میشدیم!!!!!!!!!!!! 

حالا تو یه پست در مورد جزئیات نظراتش در مورد ایران مفصل توضیح میدم.. 

یه بخشی از ماجرا مربوط میشه به شم علوم سیاسی این خانوم و پرسیدن یکسری سوالات در مورد وضعیت جامعه ایران که در نوع خودش جالب بود! 

به عنوان مثال میپرسید شما این وضعیت فعلی ایران رو دوست دارید؟ حجاب اجباری رو دوست دارید؟ اینکه هیچ آزادی ندارید و زن تو ایران خیلی محدوده رو دوست دارید؟ 

و همچنین پرسید که چرا امکاناتی که تو دانشگاه به دانشجویان خارجی میدن به شما نمیدن؟ ما تو اتاقهامون تلویزیون و کتابخونه و میز مطالعه و .. داریم ولی شما چرا ندارید؟ و اینکه برای ما خیلی اردو و گشت و گذار میگذارند چرا شما ندارید؟ مگر نه اینکه همه ما از خانواده هامون دور هستیم و تو خوابگاه زندگی میکنیم!؟ پس چرا بین هموطنانشون و ما خارجی ها فرق میگذارند!؟ 


شما بودین چه پاسخی میدادین؟ 


  • فریba
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۰۱
  • فریba

نمیدونم چی بگم 

اوضاع خیلی از جوونای همسن و سال من الان همینه! 

اگر بخوام سر درددل رو باز کنم هر روز باید بنویسم،

نمیدونم شانس منه که گیر هر کی میفتم میخواد سوئ استفاده کنه یا اینکه مشکل از خودمه که رو میدم؟ 

خیلی سعی میکنم حسرت نخورم به روزی که بهترین موقعیت کاری برای من پیش اومده و به اعتماد حرف این ادمها که اینجا شرایط بهتری در انتظارته قید همشون رو زدم .. و وقتی وقت چیدن میوه ها بود به من گفتن شرمنده!!! سهمی برای شما نیست!! 

خیلی راحت یادشون میره حرفهاشون قولهاشون وعده هاشون همه چی.. 

تجربه س.. تجربه س.. تجربه س.. فقط همین منو دلگرم میکنه! 



به بهونه اینکه دانشجو هستم (مهم نیست دانشجوی لیسانسی یا دانشجوی دکترا!!! همین که اسمت دانشجوئه خود بخود میخوان ازت سوئ استفاده بشه انگار یه لطفی داره در حقت میشه که در قبال 100 درصد کاری که داری انجام میدی 20 درصد حقوق مییگری!!!)

داشتم میگفتم.. به این بهونه و با وجود اینکه میدونن در حال حاضر و تو این شرایط هیچ کسی به جز تو نمیتونه این حجم کار روی زمین مونده رو جمع کنه، انتظار دارند با تمام شرایط بد و خوب اونا بسازی و با این جمله که همینه که هست!! منتشون رو قبول کنی و با کله بری بگی بله که هستم من غلام بی جیر و مواجب شمام حقوق هم ندادی ندادی من برات کاااااااااااار میکنم مثل...!!! 


ولی بعد 4 سال بالاخره سر منم به سنگ خورد که دیگه بسه هر چی حمالی! 

تو اوج احتیاجشون به من رسما استعفامو بنویسم و تقدیم کنم که شرمندم! فقط شما نیستید که محتاجید! منم یه نیازها و انتظاراتی دارم! 

شرمندم نمیتونم! 

الان که استعفامو نوشتم و فرستادم برای مدیر حس میکنم یک دنیا ارامش برای خودم خریدم! 

مرسی از همسرم که همه جا کنار منه! 

مرسی ازت مرسی ازت مرسی ازت 


خب دیگه چه خبر؟؟؟؟ 

 


  • فریba

فردا یه امتحان خیلی سخت داریم 

با یه استاد خیلی خیلی ....!!!! 

روز چهارشنبه هم دو تا امتحان داشتیم .. از ثانیه ای که از امتحان قبلی برگشتم چشم از رو جزوه هام برنداشتم 

حالا در این حین که عین دو روز از پشت لپتاپت بلند نشدی و چشمات به جز x و y چیز دیگه نمیبینه و هی هم میزنی تو سر خودت که عای درسم موند عااای چرا تموم نمیشه 

اقای همسر بیاد در لپتاپتو ببنده و دفتر و دستکت رو جمع کنه و بگه بسسسه هر چی خوندی! داری از دست میری... پاشو بریم بیرون یه هوایی بخوریم.. 

هر چی هم بگی عاقا دررررس عاقااا امتحاااان .. 

ایشونم بگه اصلا امکان نداره حرفشو هم نزن یالا جمع کن بریم بیرون تا اینجاش که خوندی پاس میشی .. بسه.. نا سلامتی دکتراست نباید 20 بشی که! 

پاشو از دست رفتی خانومم 

پاشو عجیجم 



خوشبختی یعنی یه همسری داشته باشی که تو همه شرایط کنارت باشه ه


  • فریba
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند