گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

126 - پیشنهاد بدید!

شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۳۴ ب.ظ

الان که دارم اینجا مینویسم، هیچکدومتون هنوز خبر ندارید، بهتون هم نمیگم تا ببینم کی کــِــی گذرش به اینجا میخوره!

داشتم به این فکر میکردم که بعد از مدتها که این وبلاگ رو بستم و رفتم سراغ یه وب دیگه که خیلیاتون از ادرسش اطلاع نداشتید و مجدد یه مدتی تو اون ننوشتم و وبلاگ شخصی خودم رو ادامه دادم که هیچکدومتون از اون خبر نداشتید!!!! اون دو تا رو تو هوا ول کردم و دوباره برگشتم اینجا و میخوام نوشتنم رو ادامه بدم، از چی بنویسم!!

یه مروری رو وبلاگهام کردم،

همراه من : اولین وبلاگ من بود، فکر کنم سال ۸۵ بازش کردم. وجه تسمیه ش هم نمیدونم چی بود! وبلاگی بود که فکر کنم کل بچه های دانشگاه و نصف بیشتر مردم ابادیمون ادرسش رو داشتند، یه وبلاگ خصوصی عمومی بود، بیشتر جنبه سرگرمی داشت برام، کم کم لوث شد! راحت نبودیم توش. این بود که اونو بستم و خاطراتش رو سپردم به همراه من دیگری که الان هر چی فکر میکنم یادم نمیاد ادرسش چی بود!!! فقط میدونم اولش بود همراه من بعدش چندتا عدد اضافه کردم، عددها یادم نیست!

بعدش اومدم سراغ همین وبلاگ، home91، قبل از اینکه اینو بسازم، یه وبلاگ مشترک با عزیزی داشتم که هیچکدومتون ازش اطلاع نداشتید و ندارید و نخواهید داشت!! اون هم به دلایلی تعطیل شد!!

همزمان با نوشتن home91 و اون وبلاگ مشترک، وبلاگ خصوصی خودم رو باز کردم، که تا دیشب در قید حیات بود!! تو اون وبلاگ خصوصیم در مورد خودم مینوشتم. خیلی از چیزهایی که شاید دوست نداشتم شما به عنوان نزدیکانم ازش اطلاع داشته باشید، مثلا در مورد دلتنگیهام، ارزوهام، مشکلاتم، جاهای خالی زندگیم، گذشته م و خیلی چیزها، دیشب که تصمیم گرفتم به نوشتنم تو این وبلاگ  ادامه بدم، فاتحه اون وب خصوصیم رو خوندم و برای همیشه بستمش، توش پر از خاطرات بد بود! دوستش نداشتم!!

شد چند تا الان!؟؟ اون وبلاگ گروهی دانشکده رو هم اضافه کنیم یه چیزی تو مایه های 10 تا میشه!! ادم بی جنبه به من میگن!! ;)

حالا اومدم سر خونه اول!

میخوام دوباره همینجا بنویسم، به این بهونه دوباره دور هم جمع بشیم و پشت سر بقیه حرف بزنیم!!! کسی سبزی اگه داره بیاره پاک کنیم!

دارم فکر میکنم در مورد چی بنویسم!؟ من همه مدلی امتحان کردم. خصوصی، عمومی، طنز، درام، عشقولانه، عرفولانه، علمی تخیلی!! دستم تو همه مدلیش بازه، من خودم فکر میکنم ببینم کدومش بهتر میچسبه، شما هم فکر کنید ببینید کدومش بهتر میچسبه!

فکر کنم یه یه ماهی باید صبر کنم تا خبر دار بشید این وبلاگ دوباره باز شده،

شاید 30 خرداد بهتون گفتم!! البته اگه تا اون موقع بتونم جلوی زبونم رو بگیرم.

راستی اینو یادم رفت بگم که به غیر وبلاگهای فوق، دو تا وبلاگ دیگم ساختم، یکی برای مدرسه خواهرم که وبلاگ برتر شد و یکی هم برای شرکت تو مسابقه که دوم شدم!!! ;))

 

+ پی نوشت:

این قالب رو خیلی دوست دارم، مخصوصا اون جوجه تیغی اخریه رو! حس میکنم شبیه منه!!

 

  • فریba

نظرات  (۵)

پس ب موقه رسیدم من!
از این همه تجربه نمیخوای برای رشد جامعه استفاده کنی ...
پاسخ:
پاسخ:
رشد جامعه با وبلاگ نویسی!؟
واسه دل خودت بنویس!
همین!
پاسخ:
پاسخ:
همه این مدلها برای دل خودم بود ولی خب من یه جمعی همراه دارم که اونا هم باید دوست داشته باشند.
خب حالا از وب خصوصیت گفتی که چی؟ اگه تا این حد خصوصی بود چه لزومی داشت که تشریحش کنی؟
پاسخ:
پاسخ:
آدم بعد اینهمه مدت که میاد به خونه قدیمیش سر میزنه، با گل و شیرینی میاد نه با توپ و تشر! چه وضعشه!؟
میدونم خیلی از انتقاد و دلخوری خوشت نمیاد ولی فکر میکردم بیشتر از اینا رو دوستات حساب میکنی! رو کمکشون رو شنیدن درددلت و... ولی انگار از دل برود هر آنکه از دیده برفت غیر ازینه؟
اعصاب ندارما همون بهتر که من برم دنبال کار و بارا فعلا زت زیاد
پاسخ:
پاسخ:
معلومه که غیر از اینه!

میدونی، بعضی حرفها هست که نمیشه گفت! حتی نمیشه شنید!!

کمک خواستی بگو بگم بچه ها سه سوت بیان بچینین اثاثا رو!;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند