بارون!
چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۴۱ ق.ظ
دلم
بــــــــــــــــــارون
میخواد!
گاه نوشته های یک فریبا
روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!
طبقه بندی موضوعی
-
خونه خوش یمن
(۳۹) -
خاطره ها
(۱۸۷) -
بخندیم!
(۳۳) -
دنیای اطراف من
(۱۱۷) -
دل نوشته ها
(۱۰۷) -
نواها
(۱۹) -
من میگم...
(۴۳)
بایگانی
- آذر ۱۴۰۱ (۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۲)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱)
- دی ۱۳۹۸ (۸)
- آذر ۱۳۹۸ (۸)
- آبان ۱۳۹۸ (۱)
- مهر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱)
- مرداد ۱۳۹۸ (۶)
- تیر ۱۳۹۸ (۳)
- خرداد ۱۳۹۸ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۷)
- اسفند ۱۳۹۷ (۸)
- بهمن ۱۳۹۷ (۹)
- دی ۱۳۹۷ (۹)
- آذر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۲)
- مرداد ۱۳۹۷ (۶)
- تیر ۱۳۹۷ (۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۲)
- فروردين ۱۳۹۷ (۳)
- اسفند ۱۳۹۶ (۸)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۲)
- دی ۱۳۹۶ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۳۶)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۳)
- مهر ۱۳۹۶ (۲)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۶ (۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۵)
- خرداد ۱۳۹۶ (۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۴)
- فروردين ۱۳۹۶ (۱۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۷)
- بهمن ۱۳۹۵ (۷)
- دی ۱۳۹۵ (۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۶)
- شهریور ۱۳۹۵ (۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۴)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳)
- دی ۱۳۹۴ (۸)
- آذر ۱۳۹۴ (۶)
- آبان ۱۳۹۴ (۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۲)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۳)
- اسفند ۱۳۹۳ (۱۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱۵)
- دی ۱۳۹۳ (۱۶)
- آذر ۱۳۹۳ (۲۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۳۲)
- مهر ۱۳۹۳ (۴۸)
- شهریور ۱۳۹۳ (۱۸)
- مرداد ۱۳۹۳ (۳۲)
- تیر ۱۳۹۳ (۲۹)
- خرداد ۱۳۹۳ (۲۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲۷)
- فروردين ۱۳۹۳ (۳۵)
- اسفند ۱۳۹۲ (۱)
- بهمن ۱۳۹۲ (۲۹)
- دی ۱۳۹۲ (۳۵)
- آذر ۱۳۹۲ (۵۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۴۹)
- مهر ۱۳۹۲ (۳۳)
- شهریور ۱۳۹۲ (۲۲)
- مرداد ۱۳۹۲ (۴۶)
- تیر ۱۳۹۲ (۷۳)
- خرداد ۱۳۹۲ (۶۴)
- مهر ۱۳۹۱ (۲)
- شهریور ۱۳۹۱ (۲۲)
- مرداد ۱۳۹۱ (۲۹)
- تیر ۱۳۹۱ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۱ (۳۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱۷)
- فروردين ۱۳۹۱ (۷)
آخرین مطالب
-
۰۱/۰۹/۱۷سلام دوباره
-
۰۱/۰۳/۳۱1276 - دوباره سلام
-
۰۱/۰۳/۳۱1275 - سلام
-
۹۹/۰۶/۱۹روزهایی کرونایی
-
۹۹/۰۱/۰۵۱۲۷۳ - تهدید با فرصت؟؟
-
۹۸/۱۰/۲۶۱۲۷۲ - یک سقوط و ...!
-
۹۸/۱۰/۲۶1271 - چشمهایش...
-
۹۸/۱۰/۲۲1269 - اعوذ بالله من المسئولین!
-
۹۸/۱۰/۱۶1269 - اعصاب کشی! :(
-
۹۸/۱۰/۰۹۱۲۶۸- ایثار 🤣
پربیننده ترین مطالب
-
۹۳/۰۸/۲۶754 - یکی هست ... که دیگه نیست!
-
۹۳/۰۹/۱۰769 - بلوط.
-
۹۲/۰۵/۲۱یک صبح شاد تابستانی!!
-
۹۱/۰۲/۰۴10- مرخصی
-
۹۱/۰۷/۰۵123 - دفــــــــــــــاع کردم م م
-
۹۳/۰۸/۰۳726- فقیرررررم!
-
۹۲/۱۱/۲۷پست شماره ؟؟؟ - خونه عشقه! - 526
-
۹۳/۰۹/۰۳763 - راز درون بارونی!
محبوب ترین مطالب
-
۹۸/۱۰/۰۹۱۲۶۸- ایثار 🤣
-
۹۸/۰۷/۲۸1252 - ان مع العسر یسری
-
۹۸/۰۹/۰۶1257 - سیاه لشکری یا ....؟!
-
۹۸/۰۹/۲۳1263 - معجزه ...
-
۹۸/۱۰/۰۷1266- فرفری!
-
۹۷/۰۵/۲۱1179 - عقد یهویی :)
-
۹۸/۰۳/۰۵1236 - شریف!!
-
۹۶/۰۱/۱۵917 - عروسی!
-
۹۸/۰۹/۰۲1256 - بگذر از ...!
-
۹۷/۱۰/۰۸1199 - جهاز!
مطالب پربحث‌تر
-
۹۱/۰۲/۰۴10- مرخصی
-
۹۱/۰۴/۰۳60- 1*3 دیگر!!
-
۹۲/۰۵/۲۱یک صبح شاد تابستانی!!
-
۹۱/۰۲/۲۰21- سورپرایز
-
۹۱/۰۶/۰۵107 - من
-
۹۱/۰۷/۰۵123 - دفــــــــــــــاع کردم م م
-
۹۱/۰۲/۲۶23- فریبا داور می شود!!
-
۹۱/۰۳/۰۶30- یه پیشنهاد!
-
۹۲/۰۶/۱۰نخستین زن!
پاسخ:
پاسخ:
قبول ندارم!
ممکنه بخوای ولی نتونی!
پاسخ:
قبول ندارم!
ممکنه بخوای ولی نتونی!
ول کن توررو خدا ازین دعاها نکن بذار شنبه بگذره بعد هر چی خواستی دعای بارون کن
ببین این خواهرم که گفتم 25 ساعت پای نته ها چند روزه مسافرشون اومده رفتن خونشون دستگاه رو هم بر داشته رفته !! آدم و معتاد میکنن میذارن میرن
من الان با دایال آپ اومدم وبلاگ دوستمو چک میکنم یعنی یه همچین دوستی داریا
ببین این خواهرم که گفتم 25 ساعت پای نته ها چند روزه مسافرشون اومده رفتن خونشون دستگاه رو هم بر داشته رفته !! آدم و معتاد میکنن میذارن میرن
من الان با دایال آپ اومدم وبلاگ دوستمو چک میکنم یعنی یه همچین دوستی داریا
پاسخ:
پاسخ:
خیالت راحت!
اگر دعای من اثر داشت که تا الان .... آره!!
یعنی منقل و سیخ و ... همه رو ورداشت برد!؟؟؟؟ عی چه نامرد!
حالا اینهمه راه اومدی بمون دو دقه خب!
یه چیز دیگه، چه عروس ریلکسی!!
پاسخ:
خیالت راحت!
اگر دعای من اثر داشت که تا الان .... آره!!
یعنی منقل و سیخ و ... همه رو ورداشت برد!؟؟؟؟ عی چه نامرد!
حالا اینهمه راه اومدی بمون دو دقه خب!
یه چیز دیگه، چه عروس ریلکسی!!
نه منقل من همینجاست خونشون منقل دارن , ولی بقیشو برد! بعد میگن ته تغاریا فلان و بهمان!
آخ نگو از ریلکسی که بدنم دااااغونه انگار دو تا تریلی با هم از روم رد شدن اینقدر این دو هفته خسسسسسسسسته کننده بود که خدا میدونه امروز دیگه خداروشکر کارای خونه و چیدنش و دیدنشو و... تموم شد و تونستم یه نفس راحتی بکشم امروز صبح و به خودم آف دادم برا تجدید انرژی تا از عصری دوباره حرصا و کارا و برنامه ریزیای خود مراسم و شروع کنم. ببین هر چی میخوام هیچی نگم دست رو دلم میذاری منم میریزم بیرون
آخ نگو از ریلکسی که بدنم دااااغونه انگار دو تا تریلی با هم از روم رد شدن اینقدر این دو هفته خسسسسسسسسته کننده بود که خدا میدونه امروز دیگه خداروشکر کارای خونه و چیدنش و دیدنشو و... تموم شد و تونستم یه نفس راحتی بکشم امروز صبح و به خودم آف دادم برا تجدید انرژی تا از عصری دوباره حرصا و کارا و برنامه ریزیای خود مراسم و شروع کنم. ببین هر چی میخوام هیچی نگم دست رو دلم میذاری منم میریزم بیرون
پاسخ:
پاسخ:
موادش که نباشه، بگو صد تا منقل بیارن! چه فایده!!
حرص نخوووور
حرررص نخور
پوستت خراب میشه دم عروسی!!
درکت میکنم! درسته عروس نشدم، ولی دختر و پسر زیاد عروس و داماد کردم!
خوب خودتو برای خانه داری اماده کن، میخوایم سر فرصت بیایم تلپ شیم حسسسابی!
پاسخ:
موادش که نباشه، بگو صد تا منقل بیارن! چه فایده!!
حرص نخوووور
حرررص نخور
پوستت خراب میشه دم عروسی!!
درکت میکنم! درسته عروس نشدم، ولی دختر و پسر زیاد عروس و داماد کردم!
خوب خودتو برای خانه داری اماده کن، میخوایم سر فرصت بیایم تلپ شیم حسسسابی!
” خواستن توانستن است ”
آتش می گیرم !!!
یعنی او نخواست که نشد ؟!!