جل الخالق!
به فرموده دکتر که دو ماه یبار سر بزن تا هم محل جراحی رو ببینم و هم اینکه وضعیتت رو چک کنم، دیروز رفتم کلینیک.
اول یه مروری بر آنچه گذشت برای دکتر شرح دادم تا یادش بیاد من کی بودم و برای چی اومده بودم و نمونه دادم و ... . ازم پرسید جواب پاتولوژی رو آوردی؟
گفتم سری قبل آوردم براتون.
گفت کاش الان هم همرات بود من میخوندم دوباره.. یکم فکر کرد و پرسید:
پرونده تشکیل دادی اینجا؟
گفتم آره.
گفت شانس بیاری باشه اینجا و رفت سراغ کامپیوترش.
من کمی فکر کردم و با خودم گفتم ولی من که اون جواب رو به اینجا تحویل ندادم، دنبال چی میخواد بگرده!!
وارد یه محیطی شد و اسم و فامیلم رو سرچ کرد تا منو پیدا کرد! شرحی از آنچه بر من گذشته بود اونجا ثبت شده بود. رفت تو یه منویی و باز کرد، دیدم عینا همون برگه ای که پاتولوژی داده بود دست من که دکتر ببینه، تو سیستم هست، در حالیکه من فقط برگه رو دادم دکتر یه نگاهی کرد و بهم پس داد!
همونطور که داشتم با تعجب نگاه میکردم و فکر میکردم که من کی جواب پاتولوژی رو دادم اینا بذارن تو سیستم ... دکتر به کنجکاوی من پایان داد و گفت:
خب، خدا رو شکر برامون فرستادن!!
با خودم گفتم بابا سیستم، بابا پاتولوژی، بابا کلینیک تخصصی، بابا ارتباط قوی و مستمر و مداوم!
شرح نوشت:
نگو اینا یه پل ارتباطی با اون پاتولوژی برقرار کردند و جواب نمونه ها و آزمایشها رو علاوه بر اینکه به خود بیمار میدن، برای پزشک هم ارسال میکنند!!
خیلی خوبه ها. یه چیزی هست اینقدر گرونه هزینه هاشون، به خاطر همین کاراشونه!
- ۹۲/۱۰/۰۴
به دکتر گفتی که از وقتی دوستم اومدم پیشم کلی روحیه ام عوض شد و بعدشم کلی اتفاقهای خوب برام افتاد
چه پا قدمی دارما