گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

601 - تعهد!

يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ق.ظ

این همیشه برای من سوال بوده که چرا متعهد بودن و مسئولیت پذیر بودن برای بعضی از ما ادمها اینقدددررر سخت و غیر قابل درک و فهمه!!

نمیدونم این به خاطر مسئولیت پذیری بسیار بالای منه که در مقابل هر چیز و هر کسی که به نحوی به من مربوطه میشه خودم رو مسئول میدونم و یا عدم تعهد اطرافیان!

در صورتی هم که هر دو دلیل درست باشه، باز اونی که این وسط اذیت میشه منم!!! که باید ببینم این بی مسئولیتی رو و نتونم کاری بکنم!

البته تا جائی که زورم برسه مقابله میکنم ولی یه جاهائیش دیگه نه زورم میرسه و نه میکشم دیگه!!

یه چند نمونه خیلی خیلی خیلی معمولی و پیش پا افتاده ش که به نظر من جزو وظایف ماست رو میگم دیگه خودتون برید تا اخر خطش رو!

کولر گازی وقته روشنه نباید هیچ منفذی باز باشه، یعنی در و پنجره ها باید کامل بسته باشند، حالا من هی بیام به اینا بگم موقعی که از اتاق میرید بیرون و میاید در اتاق رو ببندید!! کسی گوش کرد حالا؟؟ به جون خودم اگر کولرگازی خونه خودشون بود درو پنجره ها رو میبستند که هیچ، درزگیر میگذاشتند مبادا کولره آسیب ببینه!

شیر آب دستشویی دانشکده خرابه، به اندازه شیر سماور ازش آب میره، کسی اومد درست کنه!؟

کاغذ آچهار سفید به این گرونی رو ور میداره میاره با خودش جلسه به عنوان چرک نویس ازش استفاده میکنه و بعدشم میندازدش دور، اینهمه برگه چرک نویس ما گذاشتیم روی میز که ازش استفاده بشه!!! ولی کو!؟؟

دیر وقته، کسی نیست تو دانشکده و همون چند نفری هم که هستند تو اتاقاشونن، سرتاسر راهرو به این عظمت چراغاش روشنه!! خاموش که میکنی یا تذکر میدی که خاموش کنن میگن مگه تو پولش رو میدی !!؟؟

شب خونه خودم!! کولر روشنه، در و پنجره ها هم بازه، هم خونه ای گرام زیر پتوئه!! میگم اگه تو سردته چرا کولر روشنه، اگر گرمته چرا میری زیر پتو!؟ میگه آخه اینطوری خیلی حال میده!!!

همکارم، کم غذا میخوره، وقتی میریم سلف همون سقف غذا رو میگیره و نصف بیشترش حروم میشه!! خب عزیز من کمتر بگیر چرا اسراف آخه؟

و ... و ... و ....

میبینین؟ اینا یه سری چیزای خیلی خیلی کوچیک و پیش پا افتاده بود که من هر روز باهاش مواجهم. حالا همین رو تعمیم بدیم به کل ایران! چه افتضاحی به بار میاد خدا میدونه!! 

 

البته مسئولیت فقط تو این چیزای مادی نیست ها! 

جنبه معنویش رو هم در نظر بگیریم همین قدر افتضاح به بار میاد!

مثل پدر یا مادری که سرنوشت بچه ش براش اهمیتی نداره و فقط و فقط به منافع خودش فکر میکنه. 

مثل خواهر یا برادری که منافع خودش رو تو خونه ملاک قرار میده و خونواده رو مجبور به عبور تو سیر منافع خودش میکنه. 

مثل فرزندی که انگار فقط پدر و مادر نسبت به اون متعهد و مسئولند و اون هیچ تعهدی نداره و والدینش باید تسلیم امر اون باشند. به سن خر خان برسه و هنوز نون خور خونه باباش بشه و عشقش این باشه که میره دانشگاه میاد و غروب دست دوست دخترش رو بگیره بره بیرون باهاش حال کنه و ...!

مثل خیانت دو دوست به هم،

مثل عدم وفاداری همسران،

مثل خیلی از قرارها و تعهداتی که تو هیچ تفاهم نامه و عقدنامه و قراردادی نوشته نشده اما بر پای یکسری اصول اخلاقی لازم الاجراست ولی حیف که ... 

ولی کاش میشد این چیزها رو هم نوشت و سند کرد و پاش رو امضا کرد تا هر کسی به خطا رفت بشه قانونی یقه ش رو گرفت! 

نه؟

 

  • فریba

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند