629 - امیدم
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ق.ظ
به به به به
خبر خوشی امروز بهمان رسید.
امید عزیزم داره ازدواج میکنه.
البته خانومش هم برام عزیزه. ولی امید خیلی برام عزیزتره. اونقدر دوستش دارم که دوست دارم وقتی دیدمش محکم بغلش کنم بوسش کنم! که صد البته اینکارو میکنم!!
زنگ زدم کلی دعوا که چرا زودتر من رو خبر نکردین من برای عقدتون بیام! میگن الانشم دیر نشده، مرخصی بگیر بیا اگه راست میگی!!
حیف مرخصیم نمیدن وگرنه حتما میرفتم.
از همین الان دارم فکر میکنم جشن عقدشون که معلوم نیست آیا برگزار بشه یا نشه، چی بپوشم!!
الا ایحال
من هفته بعد رو مرخصی گرفتم چند روز برم به ولایت. دوستان اگر کاری باری سفارشی چیزی دارند زودتر اعلام کنند تا نرفتم!
- ۹۳/۰۴/۱۱
میشه بیشتر توضیح بدین!!!