گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

684 - سوتی کار!

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ق.ظ
همکارم صبح ساعت از 8 گذشته بود که رسیده پشت در اتاق!

ما هم طبق عادت همیشگی در رو بسته بودیم تا تمرکزمون بهم نخوره. 

از اونجایی که ایشون همیشه اولین نفری بود که میومد سر کار، فکر کرده بود امروز هم لابد اولین نفره!! 

ما همه تو اتاق پشت میزامون نشستیم، دیدیم یکی داره به در ورمیره، فشار باد کولر نمیگذاشت راحت در رو باز کنه! اونم فکر میکرد در قفله هی همینطور با کلید ور میرفت به در و دسته رو میکشید و یک سروصدایی راه انداخته بود که خدا میدونه!

ما هم همه تو اتاق مردیم از خنده.

یکی از بچه ها خواست بره در رو باز کنه، بهش گفتم ولش کن بذار یکم بخندیم!!!! 

هممون رو به در نشستیم و هر هر و کر کر!!

بالخره بعد کلی ور رفتن، تونست در باز رو با کلید باز کنه و بیاد تو!

سایت رفت رو هوا. 

ایشون هم بهش برخورد که همتون این تو نشستید چرا هیچی نمیگید!!!

 

 

خیلی آدم مردم ازاری هست من، نه!؟

 

  • فریba

نظرات  (۲)

آره بدجنس
پاسخ:
:)))


فریبا لطفا پیامک هات رو جواب بده
پاسخ:
بهههههههه
خانم شهد جان!
احوال شما چطوره؟
از اینورا!؟ 
راه گم کردی؟

پیامک!؟ جواب!؟
مگر خبر نداری!؟!
خب نداری دیگه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند