گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

گاه نوشته های یک فریبا

روزانه نوشت های یک گونه خاص از فریباسانان!!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

1019 - زلزله!

چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۴۱ ب.ظ

دیشب دوباره تهران لرزید. 

البته من اصلا متوجه نشدم! از بس غرق مطالعه بودم. اومدم تو تلگرام یه چرخ بزنم دیدم اوووه همه جا نوشته زلزلهههههه ! 

مینا که کرج زندگی میکرد داشت تو گروه زار میزد که خیلی وحشتناک بود و ما از خونه اومدیم بیرون تو پارکیم و .. 

نصف شب یهو صدای تپ تپ همسایه بالایی رو شنیدم که بدو دارن از ساختمون خارج میشن!! از پشت پنجره نگاه کردم، باد میومد، اعضای خانواده پتو زیر بغل و لباس و سبد و مواد خوراکی تو دست سوار ماشین شدند رفتند! 

باقی طبقات هم که چند روزی بود که نبودند! 

من بودم و همسر تو ساختمان 4 واحدی. 

همسر هم غرق خواب! 

استرس گرفته بودم که نکنه نصف شبی زلزله بیاد.. 

هی فکر میکردم خب چیکار کنم الان! پاشم ساک ببندم که اگر زلزله بیاد سریع در بریم؟ 

یا طلا و مدارک و سند و اینا رو جمع و جور کنم؟ 

خوراکی بردارم و آب؟

پتو؟ 

لباس؟ 

اگر بخوام اینطوری جمع کنم که یه کامیون باید وسیله بردارم!!! 

خوابم میومد ولی استرس نمیذاشت بخوابم.. 

اگر زلزله بیاد من باید چکار کنم؟ نمیرسم همسر رو بیدار کنم لباس بپوشیم بریم! با تاپ و رکابی هم که نمیشه پرید وسط خیابون تو این سرما! 

همه خونه رو برنداز کردم، خدا رو شکر چند نقطه امن داشتیم برای پناه گرفتن. 

تهدیدات جدی نبود اگر نه حتما وسیله برمیداشتم و همسر رو بیدار میکردم و مجبورش میکردم شب رو بیرون بخوابیم. 

خوبیش اینه رو به روی خونه یه فضای سبز بزرگه که جزو نقاط امن حساب میشه و ما اگر فرصت کنیم خودمون رو به در خونه برسونیم دیگه بقیه ش حله! 

تا صبح خودم رو مشغول درس کردم و مدام هی چک میکردم ببینم دیگه خبر جدید چیه. 

همش ترس زلزله رو داشتم که نکنه نتونیم خودمون رو نجات بدیم دیگه جنازمون رو هم پیدا نمیکنند تو این شلوغی و بل بشوی تهران . 

یادمه دفعه قبل که تهران لرزید من خونه نبودم یعنی تهران نبودم. 

به تنها چیزی که فکر میکردم این بود که این همه وسیله و مدارک و اسنادی که تو خونه داریم چه بر سرشون میاد! همه هم نو و حتی نصفشون هنوز از تو کارتن هم در نیومده بودند! به لپتاپم فکر میکردم که اخرین لحظه وسط هال گذاشتمش و رفتیم.. به گلدونام که لب اوپن چیدم. به کاسه و قوری های جهیزیه مامانم که بهم هدیه داده بود و تو دکور چیده بودم!! به همه اینا فکر میکردم چون دیگه نگرانی از بابت جون خودم و دوستام نداشتم!! 

اما در عرض یک هفته که تو موقعیتش قرار گرفتم به تنها چیزی که فکر نمیکردم همینا بود! 

اصلا ثانیه ای فکر نکردم چه بر سر یخچال و تلویزیون و لپتاپ و مایکرو و اینا میاد! 


جان آدمی عزیز است!! 


پ.ن:

هر وقت صبحت زلزله تهران میشه هی میگم یه کیف بردارم ضروری ها رو اعم از اسناد و مدارک و کارت شناسایی و مواد غذایی رو بذارم توش دم دست باشه! به محض اینکه خطر رفع میشه منم فراموش میشه! 

الهی به خیر بگذره این سال... 


  • فریba

نظرات  (۲)

عمر دست خداست. ترس نداره که
پاسخ:
مرگ ترس نداره! 
ولی زلزله ترس داره!! 
دکترا چی میخونی؟
خب زلزله جدی هست
هر چند که 4.2 ضعیف بوده و توان لرزه ای گسل ماه دشت بخاطر طول کم گسل چندان زیاد نیست ولی باز هم خطر داره چون گسل امتداد لغز هست و حرکتش باعث افزایش تنش در گسل اشتهارد در غرب ماهدشت و گسل شمال تهران شده و خب این دوتا دیگه با کسی شوخی ندارن. هر چند اشتهارد دور از تهران هست ولی شمال تهران از داخل تهران قرار داره. البته اشتهارد زلزله تاریخی ثبت شده داره ولی شمال تهران نه، ولی باز از نظر زمین شناسی هر دو فعال حساب میشن.
خطر رو جدی بگیرید، هوشیار باشید ولی از زندگی مشترک لذت ببرید و نگران نباشید.
اگه طبقه اول هستید یا به صورت کلی در ١٢تا ١٥ ثانیه میتونید خارج بشید حرکت کنید در غیر این صورت پناه بگیرید. تو شبکه مجازی زیاد نوشتن کنار دیوار داخلی ساختمان پناه بگیرید ولی اگه ساختمان اسکلتی هست اصلا به دیىار ها اطمینان نکنید در این نوع ساختمان کنار ستون ها ساختمان و دور از دیوارهای پیرامونی جای امتی هست و اگر دیوار باربر هست حتما و حتما در درگاه در باشید و البته مراقب اوار سقف های طاق ضربی هم باشید.
زیاد نوشتما
پاسخ:
خیلی ممنون بابت راهنمایی های پر بارتون 😊😊

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بانك اهداكنندگان غير خويشاوند