1214 - مهاجرت.. خوب یا بد..
یکی از دوستان دوره بچگیم دیشب تهران بود الان کاناداست 😑
مهاجرت کرد.. رفت که دو سال نیاد بتونه اقامت بگیره..
دیشب یاد پروسه ای افتادم که یه مدت درگیرش بودم برای پذیرش گرفتن از نیوزلند و استرالیا و اینکه اگر یکم بیشتر مداومت به خرج میدادم الان مقیم اونجا بودم!
با توجه به اوضاع وخیم زندگی تو کشور و شرایطی که من در حال حاضر دارم برای رفتن دوباره وسوسه شدم برای اپلای.
ولی از دیشب ذهنم کاملا بهم ریخته س. از طرفی دوست دارم زندگی در یک محیط جدید رو تجربه کنم و از طرفی وابستگی و دلتنگی به خانوادم رو نمیتونم نادیده بگیرم.
یه جوری شدم که انگار ویزام اومده و یه ماه دیگه میخوام برم!!! تمام تنم میلرزه و با فکر کردن بهش دست و پام میلرزه!
تصور میکنم اونور دنیام و نمیتونم پدر و مادرمو ببینم.
اونور دنیام و از خوشی و نا خوشی شون بیخبر. فقط یه اسکایپی این وسطه که میتونه کمی دوری رو راحت کنه!
اونور دنیام و به جز همسر هیچ کسی نیست کنارت.
و تو عادت میکنی به نبودن و ندیدن عزیزانت و کم کم نقششون کمرنگ میشه
اونقدر کمرنگ که میتونی دو ساااال نبینی شون! دو ساااال!
ایا اونایی که رفتن از اول دل سفت بودن؟؟؟ یا میرن اونجا عادت میکنند؟؟؟
- ۹۷/۱۱/۲۰